ایران و گرجستان، در برهه هایی از تاریخ خصوصاً دوران برقراری حکومت سلسلهٔ صفویه ارتباطات تنگاتنگ و گسترده ای با یکدیگر داشتند، که مطالعهٔ تاریخ یکی از این دو کشور بدون مطالعهٔ تاریخ دیگری مطالعه ای ناقص محسوب می شود.
... [مشاهده متن کامل]
گرجستان، در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود در بسیاری از دوره ها با عدم انطباق جغرافیای سیاسی و جغرافیای طبیعی مواجه بوده است. این عدم انطباق ناشی از به وجود آمدن دوران های فترت در گرجستان، به دلیل ضعف دولت مرکزی و ملوک الطوایفی شدن آن و تشکیل دول مقتدر در جوار گرجستان می باشد که به بهای سنگینی برای این سرزمین خاتمه یافت.
سخت کوشی های گرجی ها که زبانزد یونانیان باستان بود منجر به آبادانی گرجستان گردید، اما این آبادانی برای گرجستان شگون نداشت، چرا که جهانگشایان بزرگ با شنیدن آوازهٔ آبادانی و رونق آن آرزوی فتح گرجستان را می نمودند، و چون با مقاومت گرجی ها رو به رو می شدند با کینه و خشمی مضاعف به قتل و غارت و ویرانی سرزمینشان می پرداختند. و
گرجستان به لحاظ موقعیت عالی و حساس جغرافیایی از قدیم ترین ایام در معرض تاخت و تاز و عدوان و مهاجمان بوده است. دولت های باستانی ایران، روم و بیزانس به تلاش های بزرگی جهت کسب نفوذ فراوان یا تسخیر گرجستان دست زدند و سال ها بر سر این مسئله به مناقشه و منازعه پرداختند، با این حال گرجستان در دوران باستان نقش حساسی را ایفا می نمود.
در دوران باستان، گرچه گرجستان شدیداً تحت تأثیر و نفوذ ایران، بیزانس و روم بود، اما اقتدار و استحکام آن مانع از دست اندازی و حملات دول مقتدر و همجوار می شد و گرجی ها نیز به تلاش فراوانی جهت کاستن از نفوذ و تسلط بیگانگان و اخراج آنان دست می زدند. و
با ظهور اسلام در میانهٔ قرن هفتم میلادی و شروع جهانگشایی اعراب به دلیل گسترش اسلام، گرجستان نیز از حملات اعراب در امان نماند، اعراب با حضور دراز مدت خود، خسارات و لطمات فراوانی به گرجستان وارد ساختند. با کاسته شدن از نفوذ خلفای عباسی در قفقاز و ظهور ترکان سلجوقی وضعیت گرجستان به سبب تجاوز ترکان و فتوحات بزرگ آن ها وخیم شد. ترکان سلجوقی اراضی گرجستان را به مرتع تبدیل می کردند و بدین ترتیب پایه اقتصاد فئودالی را متزلزل ساختند.
شاه داویت چهارم که نوجوانی شانزده ساله بود با کفایت و لیاقت بی نظیری به اصلاحات و اقدامات عظیمی جهت اعتلای گرجستان و اخراج بیگانگان دست زد. وی سلاجقه را از گرجستان اخراج نمود و فرهنگ و تمدن گرجستان را ترقی داد. در زمان ملکه تامار، گرجستان به دورهٔ ترقی فرهنگ و تمدن خود رسید، در قرن سیزدهم میلادی اقدامات داویت چهارم و ملکه تامار به گل نشست و موجد عصر طلایی گرجستان شد.
... [مشاهده متن کامل]
گرجستان، در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود در بسیاری از دوره ها با عدم انطباق جغرافیای سیاسی و جغرافیای طبیعی مواجه بوده است. این عدم انطباق ناشی از به وجود آمدن دوران های فترت در گرجستان، به دلیل ضعف دولت مرکزی و ملوک الطوایفی شدن آن و تشکیل دول مقتدر در جوار گرجستان می باشد که به بهای سنگینی برای این سرزمین خاتمه یافت.
سخت کوشی های گرجی ها که زبانزد یونانیان باستان بود منجر به آبادانی گرجستان گردید، اما این آبادانی برای گرجستان شگون نداشت، چرا که جهانگشایان بزرگ با شنیدن آوازهٔ آبادانی و رونق آن آرزوی فتح گرجستان را می نمودند، و چون با مقاومت گرجی ها رو به رو می شدند با کینه و خشمی مضاعف به قتل و غارت و ویرانی سرزمینشان می پرداختند. و
گرجستان به لحاظ موقعیت عالی و حساس جغرافیایی از قدیم ترین ایام در معرض تاخت و تاز و عدوان و مهاجمان بوده است. دولت های باستانی ایران، روم و بیزانس به تلاش های بزرگی جهت کسب نفوذ فراوان یا تسخیر گرجستان دست زدند و سال ها بر سر این مسئله به مناقشه و منازعه پرداختند، با این حال گرجستان در دوران باستان نقش حساسی را ایفا می نمود.
در دوران باستان، گرچه گرجستان شدیداً تحت تأثیر و نفوذ ایران، بیزانس و روم بود، اما اقتدار و استحکام آن مانع از دست اندازی و حملات دول مقتدر و همجوار می شد و گرجی ها نیز به تلاش فراوانی جهت کاستن از نفوذ و تسلط بیگانگان و اخراج آنان دست می زدند. و
با ظهور اسلام در میانهٔ قرن هفتم میلادی و شروع جهانگشایی اعراب به دلیل گسترش اسلام، گرجستان نیز از حملات اعراب در امان نماند، اعراب با حضور دراز مدت خود، خسارات و لطمات فراوانی به گرجستان وارد ساختند. با کاسته شدن از نفوذ خلفای عباسی در قفقاز و ظهور ترکان سلجوقی وضعیت گرجستان به سبب تجاوز ترکان و فتوحات بزرگ آن ها وخیم شد. ترکان سلجوقی اراضی گرجستان را به مرتع تبدیل می کردند و بدین ترتیب پایه اقتصاد فئودالی را متزلزل ساختند.
شاه داویت چهارم که نوجوانی شانزده ساله بود با کفایت و لیاقت بی نظیری به اصلاحات و اقدامات عظیمی جهت اعتلای گرجستان و اخراج بیگانگان دست زد. وی سلاجقه را از گرجستان اخراج نمود و فرهنگ و تمدن گرجستان را ترقی داد. در زمان ملکه تامار، گرجستان به دورهٔ ترقی فرهنگ و تمدن خود رسید، در قرن سیزدهم میلادی اقدامات داویت چهارم و ملکه تامار به گل نشست و موجد عصر طلایی گرجستان شد.