تاریخ جنون در عصر کلاسیک (Histoire de la Folie á l’age Classique)
کتابی دربارۀ سازوکارهای تاریخی جنون در پیوند با مسئلۀ عقل دکارتی، نوشتۀ میشل فوکو، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۹۶۱. کوشش فوکو در این کتاب مصروف اثبات این فرضیه شده است که جنون بیش از آن که محصول و برآیندی فیزیولوژیک باشد، پدیده ای فرهنگی است. فوکو بر آن است تا با رهاکردن جنون از قیودات عقل منبعث از روزگار کلاسیک، آن را وادارد که خود از خود سخن بگوید و به این نتیجه می رسد که ایجاد عصر کلاسیک بر مدار عقل جز با ایجاد بدیل آن یعنی جنون، که کشتی دیوانگان نماد آن است، ممکن نمی بود. درپی همین عقل مداریِ به نوعی سرکوبگر است که روان کاوی می کوشد با به سخن درآوردنِ جنونِ در سکوت فرورفته جایگاه سلطه بر مجنونان را که در روزگار کلاسیک دیوانه خانه بود، اشغال کند. روان پزشکی، جای عقل مداری عصر کلاسیک را گرفت و جنون را در چنبرۀ علم خفه کرد. فوکو، که آوای جنون را از دل آثار کسانی چون ساد و ون گوگ و آرتور می شنود، معتقد است که باید اجازه دهیم جنون از خود در برابر مصائبی که عقل و علم بر او روا داشته اند، سخن بگوید، بی آن که نهادی تازه برای سلطه بر آن بیافرینیم.
کتابی دربارۀ سازوکارهای تاریخی جنون در پیوند با مسئلۀ عقل دکارتی، نوشتۀ میشل فوکو، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۹۶۱. کوشش فوکو در این کتاب مصروف اثبات این فرضیه شده است که جنون بیش از آن که محصول و برآیندی فیزیولوژیک باشد، پدیده ای فرهنگی است. فوکو بر آن است تا با رهاکردن جنون از قیودات عقل منبعث از روزگار کلاسیک، آن را وادارد که خود از خود سخن بگوید و به این نتیجه می رسد که ایجاد عصر کلاسیک بر مدار عقل جز با ایجاد بدیل آن یعنی جنون، که کشتی دیوانگان نماد آن است، ممکن نمی بود. درپی همین عقل مداریِ به نوعی سرکوبگر است که روان کاوی می کوشد با به سخن درآوردنِ جنونِ در سکوت فرورفته جایگاه سلطه بر مجنونان را که در روزگار کلاسیک دیوانه خانه بود، اشغال کند. روان پزشکی، جای عقل مداری عصر کلاسیک را گرفت و جنون را در چنبرۀ علم خفه کرد. فوکو، که آوای جنون را از دل آثار کسانی چون ساد و ون گوگ و آرتور می شنود، معتقد است که باید اجازه دهیم جنون از خود در برابر مصائبی که عقل و علم بر او روا داشته اند، سخن بگوید، بی آن که نهادی تازه برای سلطه بر آن بیافرینیم.
wikijoo: تاریخ_جنون_در_عصر_کلاسیک