[ویکی نور] تاریخ تمدن مغرب، اثر حسین مونس است که توسط حمیدرضا شیخی به فارسی سلیس و روان ترجمه شده است. کتاب حاضر، تاریخ جامعى از سرزمین مغرب است که بعد از سالها بررسىِ این تاریخ و تلاش براى فهم آن و روشن ساختن ابهامات و زوایاى تاریکش و دنبال کردن تحولات سیاسى و اجتماعى و مدنى این سامان از اندکى پیش از فتح اسلامى تا برپایى دولت اشراف علوى فلالى توسط مؤلف کتاب به رشته تحریر درآمده است.
مؤلف سالیان درازى را در راه مطالعه این تاریخ و تدوین آن سپرى کرده و بارها شروع به نگارش تاریخ جامع و فراگیرى درباره این دیار کرده، تاآنکه سرانجام به شکل کتاب حاضر درآمده است.
مؤلف، انگیزه نوشتن کتاب را چنین بیان میکند: «اسباب و عوامل نگارش تاریخ مغرب، از سده ششم تا هجدهم میلادى، بهمرور زمان براى من فراهم شد و دستبهکار نوشتن این تاریخ شدم که پس از چندین بار تجدید نظر در آن سرانجام به این شکل و ساختارى رسیدم که اینک آنرا به خواننده گرامى تقدیم مىدارم».
کتاب حاضر شامل سه جلد است که با پیشگفتاری از مؤلف آغاز گردیده، سپس به عصرهای تاریخ مغرب اسلامی و معرفی سرزمین مغرب پرداخته شده است. مؤلف در ادامه کتاب را به 5 فصل یا 5 عصر تقسیم نموده است. عصر اول عصر فتوحات و فتح مغرب به دست مسلمانان است؛ عصر دوم عصر والیان پس از پایان فتح به دست موسی بن نصیر است؛ عصر سوم عصر نخستین دولتهای مغربی اسلامی است؛ عصر چهارم، عصر طوفانها و عصر پنجم عصر دولت مرینیان به بعد میباشد.
مؤلف درباره تقسیم تاریخ مغرب چنین بیان میدارد که: تا آنجا که ما مىدانیم و جستجو کردهایم، تاریخ مغرب به سه عصر و دوره تقسیم مىشود:
مؤلف اشاره میکند که در این کتاب، سخن خود را به سرزمین مغرب محدود خواهیم کرد، ولى در ضمن آن با فتح صقلیه توسط مسلمانان و مختصرى از تاریخ آنان نیز آشنا خواهیم شد و به تمدن اسلام در این جزیره هم نگاه گذرایى خواهیم کرد. درباره صحراى بزرگ و ساکنان و تاریخ آن هم صحبتهاى زیادى خواهیم داشت. در هنگام سخن از مرابطان نیز به گوشهاى از تاریخ افریقاى مدارى غربى، یعنى سرزمین سودان غربى، خواهیم پرداخت. همچنین از نقش مغرب و دولتهاى آن در تاریخ اندلس و بهعکس، تأثیر اندلس بر تاریخ مغرب سخن خواهیم گفت؛ چراکه تاریخ غرب اسلامى به هم آمیخته است و مناطق و میدانهاى گوناگون آن همواره بر یکدیگر تأثیر گذاشتهاند؛ بهطورىکه نگارش تاریخ هر منطقه و ناحیهاى از آن، جدا از تاریخ سایر اقطار و عرصههایش غیرممکن است.
مؤلف سالیان درازى را در راه مطالعه این تاریخ و تدوین آن سپرى کرده و بارها شروع به نگارش تاریخ جامع و فراگیرى درباره این دیار کرده، تاآنکه سرانجام به شکل کتاب حاضر درآمده است.
مؤلف، انگیزه نوشتن کتاب را چنین بیان میکند: «اسباب و عوامل نگارش تاریخ مغرب، از سده ششم تا هجدهم میلادى، بهمرور زمان براى من فراهم شد و دستبهکار نوشتن این تاریخ شدم که پس از چندین بار تجدید نظر در آن سرانجام به این شکل و ساختارى رسیدم که اینک آنرا به خواننده گرامى تقدیم مىدارم».
کتاب حاضر شامل سه جلد است که با پیشگفتاری از مؤلف آغاز گردیده، سپس به عصرهای تاریخ مغرب اسلامی و معرفی سرزمین مغرب پرداخته شده است. مؤلف در ادامه کتاب را به 5 فصل یا 5 عصر تقسیم نموده است. عصر اول عصر فتوحات و فتح مغرب به دست مسلمانان است؛ عصر دوم عصر والیان پس از پایان فتح به دست موسی بن نصیر است؛ عصر سوم عصر نخستین دولتهای مغربی اسلامی است؛ عصر چهارم، عصر طوفانها و عصر پنجم عصر دولت مرینیان به بعد میباشد.
مؤلف درباره تقسیم تاریخ مغرب چنین بیان میدارد که: تا آنجا که ما مىدانیم و جستجو کردهایم، تاریخ مغرب به سه عصر و دوره تقسیم مىشود:
مؤلف اشاره میکند که در این کتاب، سخن خود را به سرزمین مغرب محدود خواهیم کرد، ولى در ضمن آن با فتح صقلیه توسط مسلمانان و مختصرى از تاریخ آنان نیز آشنا خواهیم شد و به تمدن اسلام در این جزیره هم نگاه گذرایى خواهیم کرد. درباره صحراى بزرگ و ساکنان و تاریخ آن هم صحبتهاى زیادى خواهیم داشت. در هنگام سخن از مرابطان نیز به گوشهاى از تاریخ افریقاى مدارى غربى، یعنى سرزمین سودان غربى، خواهیم پرداخت. همچنین از نقش مغرب و دولتهاى آن در تاریخ اندلس و بهعکس، تأثیر اندلس بر تاریخ مغرب سخن خواهیم گفت؛ چراکه تاریخ غرب اسلامى به هم آمیخته است و مناطق و میدانهاى گوناگون آن همواره بر یکدیگر تأثیر گذاشتهاند؛ بهطورىکه نگارش تاریخ هر منطقه و ناحیهاى از آن، جدا از تاریخ سایر اقطار و عرصههایش غیرممکن است.
wikinoor: تاریخ_تمدن_مغرب