[ویکی نور] تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی (تهران). تاریخ تشیّع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی از آثار مورخ معاصر حجت الاسلام رسول جعفریان (متولد 1343ش) است که در آن، پیدایش، تحول و تاریخ تشیّع در ایران را از آغاز تا پایان قرن نهم هجری مورد بررسی تحلیلی و مستند قرار داده است. همان طور که از عنوان کتاب و تعبیر «تا طلوع دولت صفوی» روشن می شود در این اثر بحث قابل توجهی در مورد صفویه انجام نشده و به اشاراتی بسنده شده و بحث در آغاز صفویه پایان یافته است.
نویسنده پس از نگارش مقدمه، متن اثر را -بدون ذکر فصل و بخش- در ضمن عناوین متعددی مطرح کرده است. نگارش مباحث بدین صورت است که ابتدا تعریف تشیع و انواع آن و نیز علل نفوذ و پیشرفت تشیع مطالعه و سپس وضعیت تشیع از قرن اول تا نهم به تفکیک قرن بررسی شده است.
درباره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
1. نویسنده خلاصه تحقیقش را در مقدمه چنین بیان کرده است: قرن هاست که سرزمین ایران، به قلب تشیع دوازده امامی تبدیل گشته و بسیاری را به این اشتباه انداخته است که گویی از نخستین روزهای ورود اسلام به ایران، ایرانیان مذهب تشیع را انتخاب کردند. در حالی که آشنایی مختصر با تاریخ اسلام در ایران، نشان می دهد که در آغاز، همه مذاهب اسلامی، برای خود جای پایی در ایران داشتند و... در این میان، شیعیان، تدریجاً وضعیت بهتری یافتند.... قرن چهارم و پنجم، دوران رشد شیعه در تمامی جهان اسلام و از جمله ایران بود.... آن زمان، تشیع در ایران هم، به دلیل فعالیت علمی شیعیان در بخش مرکزی اش و همچنین حمایت های آل بویه و وزرای آنان، پیشرفت هایی داشت. سقوط فاطمیان، برافتادن حمدانیان و روی کار آمدن دولت های افراطی سنی از قبیل ایوبیان و سپس ممالیک و در نهایت عثمانی، سرنوشت تشیع را در بلاد عرب، با مشکل روبرو کرد. این درحالی بود که شانس موفقیت تشیع در آن نواحی، اگر بیش از ایران نبود، قطعاً کمتر از آن نبود.... طیّ دورانی که تشیع در شام زیر فشار ممالیک بود، تشیع در ایران به آرامی رشد کرد. آن زمان، مانع مهم رشد تشیع که همزمان عامل ترقی آن هم بود، و این امری شگفت است، فراگیر شدن تصوف بود. تصوف، مذاهب اسلامی را خنثی می کرد. به همین دلیل، هم تسنن را خنثی کرد و هم تشیع را از فعالیت چشمگیر بازداشت.... اما از همه مهم تر، آن که، این زمان، مهم ترین حامی تشیع ایران، تشیع حله و عراق بود که روی ایران تأثیر می گذاشت. مکتب حله برای دو قرن پیاپی بر تشیع ایران تأثیر گذاشت. در همین مدت، پیدایش نحله های صوفی- سیاسی- شیعی سربداران، مرعشیان و مشعشعیان به تدریج زمینه هایی را برای برآمدن خانقاهی شیعی فراهم ساخت. دویست سال طول کشید تا خانقاه شیخ صفی، یکی از همان نحله های صوفی- سیاسی بتواند از مرز تصوف عبور بگذرد و به تشیع امامی وارد گردد. این اتفاقی بود که در سالهای پایانی قرن نهم هجری رخ داد. آن هم زمانی که علایق شیعی، تقریباً در بیشتر مناطق مرکزی ایران، جاگیر شده بود. تشیع دولت قراقویونلو که از بغداد تا تبریز و از آن جا تا اصفهان حکومت می کرد، توجیه طلوع و ظهور دولت صفوی در مرحله بعدی بود. در نهایت، دولت صفوی در سال 906ق تشکیل شد و تشیع امامی، پس از یک هزار سال سرکوب و تقیه، توانست دولت مطلوب خود را به دست آورد .
2. بر طبق پژوهش نویسنده: از جریانات مهم درونی شیعه که انحرافی ریشه دار بوده و در ضایع کردن چهره تشیع نقشی اساسی داشته، حرکتی است که تحت عنوان غلّو در قرون نخستین اسلامی پدید آمده و تا به امروز در برخی از نقاط خود را حفظ کرده است. از اخبار نقل شده چنین بدست می آید که پیدایش غلّو مربوط به همان زمان امیرالمؤمنین (ع) است. شخصیت امام به گونه ای بود که دو برخورد افراطی و تفریطی را درباره ایشان در میان مردم ایجاد کرد، به طوری که گاه تا حد نسبت دادن صفاتی لاهوتی به ایشان و گاه در حد تکفیر با آن حضرت برخورد می شد. دلیل این مسأله هرچه باشد، از نظر تاریخی، می توان گفت که در روزگار امام علی (ع) برخوردهای مزبور وجود داشته است، گرچه در کمیّت و کیفیت آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و البته روشن کردن آن کار دشواری است .
نویسنده پس از نگارش مقدمه، متن اثر را -بدون ذکر فصل و بخش- در ضمن عناوین متعددی مطرح کرده است. نگارش مباحث بدین صورت است که ابتدا تعریف تشیع و انواع آن و نیز علل نفوذ و پیشرفت تشیع مطالعه و سپس وضعیت تشیع از قرن اول تا نهم به تفکیک قرن بررسی شده است.
درباره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
1. نویسنده خلاصه تحقیقش را در مقدمه چنین بیان کرده است: قرن هاست که سرزمین ایران، به قلب تشیع دوازده امامی تبدیل گشته و بسیاری را به این اشتباه انداخته است که گویی از نخستین روزهای ورود اسلام به ایران، ایرانیان مذهب تشیع را انتخاب کردند. در حالی که آشنایی مختصر با تاریخ اسلام در ایران، نشان می دهد که در آغاز، همه مذاهب اسلامی، برای خود جای پایی در ایران داشتند و... در این میان، شیعیان، تدریجاً وضعیت بهتری یافتند.... قرن چهارم و پنجم، دوران رشد شیعه در تمامی جهان اسلام و از جمله ایران بود.... آن زمان، تشیع در ایران هم، به دلیل فعالیت علمی شیعیان در بخش مرکزی اش و همچنین حمایت های آل بویه و وزرای آنان، پیشرفت هایی داشت. سقوط فاطمیان، برافتادن حمدانیان و روی کار آمدن دولت های افراطی سنی از قبیل ایوبیان و سپس ممالیک و در نهایت عثمانی، سرنوشت تشیع را در بلاد عرب، با مشکل روبرو کرد. این درحالی بود که شانس موفقیت تشیع در آن نواحی، اگر بیش از ایران نبود، قطعاً کمتر از آن نبود.... طیّ دورانی که تشیع در شام زیر فشار ممالیک بود، تشیع در ایران به آرامی رشد کرد. آن زمان، مانع مهم رشد تشیع که همزمان عامل ترقی آن هم بود، و این امری شگفت است، فراگیر شدن تصوف بود. تصوف، مذاهب اسلامی را خنثی می کرد. به همین دلیل، هم تسنن را خنثی کرد و هم تشیع را از فعالیت چشمگیر بازداشت.... اما از همه مهم تر، آن که، این زمان، مهم ترین حامی تشیع ایران، تشیع حله و عراق بود که روی ایران تأثیر می گذاشت. مکتب حله برای دو قرن پیاپی بر تشیع ایران تأثیر گذاشت. در همین مدت، پیدایش نحله های صوفی- سیاسی- شیعی سربداران، مرعشیان و مشعشعیان به تدریج زمینه هایی را برای برآمدن خانقاهی شیعی فراهم ساخت. دویست سال طول کشید تا خانقاه شیخ صفی، یکی از همان نحله های صوفی- سیاسی بتواند از مرز تصوف عبور بگذرد و به تشیع امامی وارد گردد. این اتفاقی بود که در سالهای پایانی قرن نهم هجری رخ داد. آن هم زمانی که علایق شیعی، تقریباً در بیشتر مناطق مرکزی ایران، جاگیر شده بود. تشیع دولت قراقویونلو که از بغداد تا تبریز و از آن جا تا اصفهان حکومت می کرد، توجیه طلوع و ظهور دولت صفوی در مرحله بعدی بود. در نهایت، دولت صفوی در سال 906ق تشکیل شد و تشیع امامی، پس از یک هزار سال سرکوب و تقیه، توانست دولت مطلوب خود را به دست آورد .
2. بر طبق پژوهش نویسنده: از جریانات مهم درونی شیعه که انحرافی ریشه دار بوده و در ضایع کردن چهره تشیع نقشی اساسی داشته، حرکتی است که تحت عنوان غلّو در قرون نخستین اسلامی پدید آمده و تا به امروز در برخی از نقاط خود را حفظ کرده است. از اخبار نقل شده چنین بدست می آید که پیدایش غلّو مربوط به همان زمان امیرالمؤمنین (ع) است. شخصیت امام به گونه ای بود که دو برخورد افراطی و تفریطی را درباره ایشان در میان مردم ایجاد کرد، به طوری که گاه تا حد نسبت دادن صفاتی لاهوتی به ایشان و گاه در حد تکفیر با آن حضرت برخورد می شد. دلیل این مسأله هرچه باشد، از نظر تاریخی، می توان گفت که در روزگار امام علی (ع) برخوردهای مزبور وجود داشته است، گرچه در کمیّت و کیفیت آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و البته روشن کردن آن کار دشواری است .