تاریخ باوری (historicism)
(یا: تاریخی گری) دیدگاه متفکران قائل به اهمیت تاریخ به عنوان کلید فهم تجربۀ بشری. بسیاری از تاریخ نگاران و فیلسوفان بزرگ قرن های ۱۹ و ۲۰ ازجمله ویلهلم دیلتای، کروچه، و کالینگوود چنین نگرشی دارند. اما منشأ آن را می توان در ویکو و هِردِر یافت که با نفی اعتقاد عصر روشنگری به وجود عقلانیتی بی زمان و طبیعتی انسانی، یکسان در همۀ فرهنگ ها، انسان ها را محصول تاریخ شان می دانستند و هر فرهنگ تاریخی را بیان منحصربه فرد شرایط محیطی می شمردند. تاریخ گرایان معتقدند که دوره های مختلف تاریخی را باید با توجه به شرایط خود آن ها درک کرد، نه با تکیه به شرایط کنونی، گرچه به روشنی نمی گویند که چگونه می توان از وضعیت کنونی و تأثیرات آن فارغ شد و در شرایط سپری شدۀ یک دورۀ تاریخی معیّن قرار گرفت. آن ها در عین حال درک پدیده های اجتماعی را در گرو ردیابی سیر تکوین و تحول آن می دانند. کارل پوپر با نقد دیدگاه های هگل و مارکس این نگرش را غیرعلمی و نقابی برای خودکامگی و تمامیت خواهی ایدئولوژیکی می داند.
(یا: تاریخی گری) دیدگاه متفکران قائل به اهمیت تاریخ به عنوان کلید فهم تجربۀ بشری. بسیاری از تاریخ نگاران و فیلسوفان بزرگ قرن های ۱۹ و ۲۰ ازجمله ویلهلم دیلتای، کروچه، و کالینگوود چنین نگرشی دارند. اما منشأ آن را می توان در ویکو و هِردِر یافت که با نفی اعتقاد عصر روشنگری به وجود عقلانیتی بی زمان و طبیعتی انسانی، یکسان در همۀ فرهنگ ها، انسان ها را محصول تاریخ شان می دانستند و هر فرهنگ تاریخی را بیان منحصربه فرد شرایط محیطی می شمردند. تاریخ گرایان معتقدند که دوره های مختلف تاریخی را باید با توجه به شرایط خود آن ها درک کرد، نه با تکیه به شرایط کنونی، گرچه به روشنی نمی گویند که چگونه می توان از وضعیت کنونی و تأثیرات آن فارغ شد و در شرایط سپری شدۀ یک دورۀ تاریخی معیّن قرار گرفت. آن ها در عین حال درک پدیده های اجتماعی را در گرو ردیابی سیر تکوین و تحول آن می دانند. کارل پوپر با نقد دیدگاه های هگل و مارکس این نگرش را غیرعلمی و نقابی برای خودکامگی و تمامیت خواهی ایدئولوژیکی می داند.
wikijoo: تاریخ_باوری