در مکان کنونی اهواز، شهری باستانی با نام اکسین وجود داشته، که در کتیبه های باستانی از آن نام برده شده است. این منطقه در زمان سلاطین عیلام، شهری آباد و پر سَکَنه بوده که به نظر می رسد در حملات آشور بانیپال یا اسکندر ویران شده است.
اکسین شهری باستانی بود که در مکان کنونی اهواز قرار داشت. این منطقه در زمان سلاطین عیلام شهری آباد و پر سکنه بوده که به نظر می رسد در حملات آشور بانیپال یا اسکندر ویران شده است. اهواز در روزگار ساسانیان از شهرهای عمده خوزستان به شمار می رفت و از مراکز عمده صنایع نساجی خوزستان بود و یکی از کانون های مسیحیت در ایران، و از اسقف نشین های خوزستان محسوب می شد. علاوه بر این، این شهر از مراکز عمده بازرگانی بوده، و نیز به واسطهٔ واقع شدن در کنار رود کارون - که قابلیت کشتیرانی داشته - محل مناسبی برای تجمع مال التجاره و دادوستد به شمار می رفته است[ ۱]
بعد از تاخت و تاز اعراب در عراق، آن ها قبل از میلاد مسیح به خوزستان حمله کردند. فرمانده عتبه بن گزوان نیمه اداری شهر را ویران کرد ولی نیمه تجاری شهر را حفظ کرد. فرمانده ایرانی، هرمزان از اهواز به شوشتر عقب نشینی کرد ولی بعد از مدت طولانی در محاصره بودن، در ۲۱ ه. ق/۶۴۱–۶۴۲ به نیروهای عمر تسلیم شد. [ ۲] اعراب پس از پیروزی در جنگ نهاوند پادگانهایی در شهرهای فتح شده، از جمله در اهواز ساختند. شهرهای خوزستان از جمله اهواز از نخستین پناهگاه های خوارج در ایران بود. در ایام خلافت علی برخی از موالی اهواز که از میزان خراج درخواستی والی آن ناخرسند بودند، به شورش خوارج پیوستند. در زمان خلافت یزید بن معاویه شهرهای خوزستان از جمله اهواز دستخوش جنگ و گریزهای خوارج با سپاهیان اموی گشت. در زمان زبیریان و امویان مهلب بن ابی صفره والی اهواز بود و خوارج را سرکوب کرد[ ۱] جغرافی دانان متذکر شدند که اهواز به خاطر شورش زنگیان - که عراق کوچک[ ۳] و خوزستان را دربرگرفته بود - در اواخر قرن ۳ ه. ق/۹ م بشدت صدمه دیده است. مقدسی متذکر می شود که دلیل ویرانی های شهر اشغال آن توسط شورشیان به رهبری المبرقع ( نقابدار ) است و طبری می گوید در سال ۲۶۱ه. ق/۸۷۴–۸۷۵ م زنگیان که شهر را اشغال کرده بودند، شهر را غارت کرده، مردم را به بردگی گرفته و خانه ها را آتش می زدند[ ۴]
شهر اهواز در سده های نخستین اسلامی به واسطه سدی که بر کارون بسته شده بود، از بزرگ ترین و آبادترین شهرهای خوزستان به شمار می آمد. این شهر تا ۲۵۶ق/۸۷۰م شهری پررونق و آباد بود، اما در این سال اهواز به تصرف سپاهیان صاحب الزنج درآمد. اهواز پس از پایان فتنه زنگیان رونق و آبادانی گذشتهٔ خود را از دست داد، اما در زمان عضدالدوله دیلمی بار دیگر اهمیت پیشین خود را به عنوان مرکزی تجاری به دست آورد. همچنین بنا به گفته مقدسی، عضدالدوله پل هندوان را که دو بخش اهواز را به هم متصل می کرد و همچنین مسجد زیبایی را که در کنار آن بوده، بازسازی و مرمت نمود. شهر اهواز از پایگاه های عمدهٔ مذهب تشیع در ایران به شمار می آمد و به گفتهٔ مقدسی نیمی از مردم آنجا شیعه بودند و پیوسته میان شیعیان ( مروشیان ) و سنیان ( فضلیان ) درگیری و کشاکش وجود داشت. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاکسین شهری باستانی بود که در مکان کنونی اهواز قرار داشت. این منطقه در زمان سلاطین عیلام شهری آباد و پر سکنه بوده که به نظر می رسد در حملات آشور بانیپال یا اسکندر ویران شده است. اهواز در روزگار ساسانیان از شهرهای عمده خوزستان به شمار می رفت و از مراکز عمده صنایع نساجی خوزستان بود و یکی از کانون های مسیحیت در ایران، و از اسقف نشین های خوزستان محسوب می شد. علاوه بر این، این شهر از مراکز عمده بازرگانی بوده، و نیز به واسطهٔ واقع شدن در کنار رود کارون - که قابلیت کشتیرانی داشته - محل مناسبی برای تجمع مال التجاره و دادوستد به شمار می رفته است[ ۱]
بعد از تاخت و تاز اعراب در عراق، آن ها قبل از میلاد مسیح به خوزستان حمله کردند. فرمانده عتبه بن گزوان نیمه اداری شهر را ویران کرد ولی نیمه تجاری شهر را حفظ کرد. فرمانده ایرانی، هرمزان از اهواز به شوشتر عقب نشینی کرد ولی بعد از مدت طولانی در محاصره بودن، در ۲۱ ه. ق/۶۴۱–۶۴۲ به نیروهای عمر تسلیم شد. [ ۲] اعراب پس از پیروزی در جنگ نهاوند پادگانهایی در شهرهای فتح شده، از جمله در اهواز ساختند. شهرهای خوزستان از جمله اهواز از نخستین پناهگاه های خوارج در ایران بود. در ایام خلافت علی برخی از موالی اهواز که از میزان خراج درخواستی والی آن ناخرسند بودند، به شورش خوارج پیوستند. در زمان خلافت یزید بن معاویه شهرهای خوزستان از جمله اهواز دستخوش جنگ و گریزهای خوارج با سپاهیان اموی گشت. در زمان زبیریان و امویان مهلب بن ابی صفره والی اهواز بود و خوارج را سرکوب کرد[ ۱] جغرافی دانان متذکر شدند که اهواز به خاطر شورش زنگیان - که عراق کوچک[ ۳] و خوزستان را دربرگرفته بود - در اواخر قرن ۳ ه. ق/۹ م بشدت صدمه دیده است. مقدسی متذکر می شود که دلیل ویرانی های شهر اشغال آن توسط شورشیان به رهبری المبرقع ( نقابدار ) است و طبری می گوید در سال ۲۶۱ه. ق/۸۷۴–۸۷۵ م زنگیان که شهر را اشغال کرده بودند، شهر را غارت کرده، مردم را به بردگی گرفته و خانه ها را آتش می زدند[ ۴]
شهر اهواز در سده های نخستین اسلامی به واسطه سدی که بر کارون بسته شده بود، از بزرگ ترین و آبادترین شهرهای خوزستان به شمار می آمد. این شهر تا ۲۵۶ق/۸۷۰م شهری پررونق و آباد بود، اما در این سال اهواز به تصرف سپاهیان صاحب الزنج درآمد. اهواز پس از پایان فتنه زنگیان رونق و آبادانی گذشتهٔ خود را از دست داد، اما در زمان عضدالدوله دیلمی بار دیگر اهمیت پیشین خود را به عنوان مرکزی تجاری به دست آورد. همچنین بنا به گفته مقدسی، عضدالدوله پل هندوان را که دو بخش اهواز را به هم متصل می کرد و همچنین مسجد زیبایی را که در کنار آن بوده، بازسازی و مرمت نمود. شهر اهواز از پایگاه های عمدهٔ مذهب تشیع در ایران به شمار می آمد و به گفتهٔ مقدسی نیمی از مردم آنجا شیعه بودند و پیوسته میان شیعیان ( مروشیان ) و سنیان ( فضلیان ) درگیری و کشاکش وجود داشت. [ ۱]
wiki: تاریخ اهواز