تارکی نیوس
لغت نامه دهخدا
تارکی نیوس. ( اِخ ) سکستوس. پسر «تارکی نیوس ارجمند» . وی بر اثر تصرف «گابی » مشهور شد و در جنگ در «رژیل » کشته شد ( 496 ق.م. ). مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: پسر تارکین هفتم و آخرین پادشاه قبل از جمهوری روم ، در زمان پدرش با حیله و دسیسه شهر «غابیه » را تصرف کرد.روزی از پدرش پرسید که چه کار باید کرد، پدرش بجای جواب لفظی ، پاسخ عملی به او داد: در مزرعه ای که ایستاده بود با عصایش بر سر خشخاشها کوبیدن گرفت. پسر مقصود وی را دریافت و درنتیجه سران شهر را اعدام نمود،و بناموس دختر عفیفه «لوقرسه » تجاوز کرد و بهمین جهت از حکمرانی برافتاد و بمعیت پدر به تبعیدگاه رفته بسال 496 ق. م. درگذشت.
تارکی نیوس. ( اِخ ) کلاتینوس. نصراﷲ فلسفی در فهرست اعلام تمدن قدیم فوستل دو کولانژ آرد: برادرزاده تارکی نیوس بزرگ بود که در سال 509 ق. م. بمقام کنسولی نائل شد ولی چون مردم روم از تارکی نیوسها متنفر بودند بزودی او را خلع کردند. ( تمدن قدیم ترجمه نصراﷲ فلسفی ص 469 ).بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید