تارکاکش

لغت نامه دهخدا

تارکاکش. [ رَ ] ( اِخ ) از سانسکریت «تاره کاکشه » . از روحانیون طبقه «باج پران ». رجوع به ماللهند بیرونی ص 114 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس