تارک الدنیا

لغت نامه دهخدا

تارک الدنیا. [ رِ کُدْ دُن ْ ] ( ع ص مرکب ) زاهد و منزوی . ( از فرهنگ نظام ). تارک دنیا. راهب. کشیش کاتولیک اعم از زن یا مرد که جفت نگیرد.

فرهنگ فارسی

زاهد و منزوی راهب .

پیشنهاد کاربران

مجردصفت . [ م ُ ج َرْ رَ ص ِف َ ] ( ص مرکب ) که صفت مجردان دارد. که از تعلقات دنیوی قطع علاقه کرده . منقطع از علایق مادی :
گدایی مجردصفت را که روزی
سرش رفت جز پادشایی نیابی
ولی پادشه را که یک لحظه از سر
...
[مشاهده متن کامل]

کله گم شود جز گدایی نیابی .
خاقانی .
ما مجردصفتان آینه ٔ روی توایم
همه عریان بدنان دلشده ٔ کوی توایم .
؟

بپرس