تاراج گر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) غارتگر.( آنندراج ). یغماگر. چپوچی. تاراج کننده : ز کچلول دریوزه تا جام زرببردند ترکان تاراج گر.هاتفی ( از آنندراج ).اینست کزو رخنه بکاشانه من شدتاراج گر خانه ویرانه من شد.وحشی ( از آنندراج ).رجوع به تاراج شود. || از اسمای محبوب است. ( آنندراج ).