تار سر

لغت نامه دهخدا

تار سر. [ رِ س َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تارک سر: فرق ؛ تار سر که راهی است میان موی سر. ( منتهی الارب ). مفرق ؛ تار سر که فرق جای موی سر است. ( منتهی الارب ). قبض ؛بزرگ شدن سر یا تار سر. ( منتهی الارب ). قله تار سر مردم. ( منتهی الارب ). رجوع به تار ( مخفف تارک ) شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس