[ویکی فقه] تأدیبات صلاحیه. ریشه و سه حرف اصلی «تادیبات»، «ادب» است و ادب در لغت به این معانی آمده است: روش پسندیده، اخلاق نیکو، فضیلت، مردمی، و... و «تادیبات» به معنای مقررات و قوانین کیفری نیز آمده است. «صلاحیة» از «صلاح» به معنای نیکی، ضد فساد و تباهی، مصلحت، شایسته و... است.
با توجه به معنای لغوی؛ «تادیبات صلاحیه»؛ یعنی روش ها و رفتارهای نیک و پسندیده ای که به مصلحت و صلاح مردم است، و فساد و تباهی در آن نیست.
با توجه به معنای لغوی؛ «تادیبات صلاحیه»؛ یعنی روش ها و رفتارهای نیک و پسندیده ای که به مصلحت و صلاح مردم است، و فساد و تباهی در آن نیست.
[ویکی فقه] ریشه و سه حرف اصلی «تادیبات»، «ادب» است و ادب در لغت به این معانی آمده است: روش پسندیده، اخلاق نیکو، فضیلت، مردمی، و... و «تادیبات» به معنای مقررات و قوانین کیفری نیز آمده است. «صلاحیة» از «صلاح» به معنای نیکی، ضد فساد و تباهی، مصلحت، شایسته و... است.
با توجه به معنای لغوی؛ «تادیبات صلاحیه»؛ یعنی روش ها و رفتارهای نیک و پسندیده ای که به مصلحت و صلاح مردم است، و فساد و تباهی در آن نیست.
تأدیبات صلاحیه در اصطلاح منطق
اما مقصود از تادیبات صلاحیه در اصطلاح منطق به شرح زیر است: گاهی ادراک انسان مربوط به یک امر کلی است که در نتیجه، یا انسان حکم به حسن و نیکی یک کار می کند؛ چرا که کمالی برای نفس است؛ مانند علم و شجاعت و یا به جهت این که یک مصلحت عمومی (نوعی) در آن است؛ مانند مصلحتی که در عدل برای حفظ نظام و بقای نوع انسان وجود دارد. این ادراک، با قوه عقل -از آن جهت که عقل است- بوده و لذا مدح و ستایش همه عقلا را به دنبال دارد. و یا قبح و زشتی یک چیز را درک می کند به اعتبار این که نقصی برای نفس است؛ مانند جهل و نادانی، یا به دلیل این که مفسده ای عمومی در آن است؛ مثل ظلم، که در این موارد عقل -از آن جهت که عقل است- قبح و زشتی را درک می کند و مذمت و نکوهش همه عقلا را به دنبال دارد. لذا این ستایش و نکوهش؛ وقتی که همه عقلا به اعتبار مصلحت یا مفسده نوعی یا به اعتبار کمال و نقص نوعی بر آن متفق باشند، از احکام عقلیه می باشد و این احکام عقلیه همگانی، «آراء محموده» و «تادیبات صلاحیه» نامیده می شوند.
وجه نامگذاری تأدیبات صلاحیه
با توضیحی که بیان شد، دلیل نام گذاری این آراء و احکام عقلی به تادیبات صلاحیه روشن شد؛ یعنی گزاره هایی مانند «عدالت ورزی خوب است»، نزد مردم و عقلا جزو رفتارهای نیک و شایسته شمرده می شود و مورد پذیرش آنها است. لذا حسن و خوبی آن درک می شود و همین است معنای حسن و قبح عقلی ای که محل بحث و گفت وگو و اختلاف نظر میان اشاعره و عدلیه واقع شده است. تادیبات صلاحیه، از قسم قضایای مشهورات هستند. و قضایای مشهورات؛ قضایایی هستند که میان مردم شهرت یافته است. کسانی که این امور نزدشان مشهور شده، گاه همه عقلا، گاه بیشتر ایشان و گاه گروه خاصی است. سبب شهرت یک قضیه یکی از این امور است: بدیهی بودن، فطری بودن، مصلحت عمومی نوع بشر، عادت افراد یک جامعه و عواطف احساسات و حالات خاص روحی. و عقل نیز به این اعتبار به آن حکم می کند.
با توجه به معنای لغوی؛ «تادیبات صلاحیه»؛ یعنی روش ها و رفتارهای نیک و پسندیده ای که به مصلحت و صلاح مردم است، و فساد و تباهی در آن نیست.
تأدیبات صلاحیه در اصطلاح منطق
اما مقصود از تادیبات صلاحیه در اصطلاح منطق به شرح زیر است: گاهی ادراک انسان مربوط به یک امر کلی است که در نتیجه، یا انسان حکم به حسن و نیکی یک کار می کند؛ چرا که کمالی برای نفس است؛ مانند علم و شجاعت و یا به جهت این که یک مصلحت عمومی (نوعی) در آن است؛ مانند مصلحتی که در عدل برای حفظ نظام و بقای نوع انسان وجود دارد. این ادراک، با قوه عقل -از آن جهت که عقل است- بوده و لذا مدح و ستایش همه عقلا را به دنبال دارد. و یا قبح و زشتی یک چیز را درک می کند به اعتبار این که نقصی برای نفس است؛ مانند جهل و نادانی، یا به دلیل این که مفسده ای عمومی در آن است؛ مثل ظلم، که در این موارد عقل -از آن جهت که عقل است- قبح و زشتی را درک می کند و مذمت و نکوهش همه عقلا را به دنبال دارد. لذا این ستایش و نکوهش؛ وقتی که همه عقلا به اعتبار مصلحت یا مفسده نوعی یا به اعتبار کمال و نقص نوعی بر آن متفق باشند، از احکام عقلیه می باشد و این احکام عقلیه همگانی، «آراء محموده» و «تادیبات صلاحیه» نامیده می شوند.
وجه نامگذاری تأدیبات صلاحیه
با توضیحی که بیان شد، دلیل نام گذاری این آراء و احکام عقلی به تادیبات صلاحیه روشن شد؛ یعنی گزاره هایی مانند «عدالت ورزی خوب است»، نزد مردم و عقلا جزو رفتارهای نیک و شایسته شمرده می شود و مورد پذیرش آنها است. لذا حسن و خوبی آن درک می شود و همین است معنای حسن و قبح عقلی ای که محل بحث و گفت وگو و اختلاف نظر میان اشاعره و عدلیه واقع شده است. تادیبات صلاحیه، از قسم قضایای مشهورات هستند. و قضایای مشهورات؛ قضایایی هستند که میان مردم شهرت یافته است. کسانی که این امور نزدشان مشهور شده، گاه همه عقلا، گاه بیشتر ایشان و گاه گروه خاصی است. سبب شهرت یک قضیه یکی از این امور است: بدیهی بودن، فطری بودن، مصلحت عمومی نوع بشر، عادت افراد یک جامعه و عواطف احساسات و حالات خاص روحی. و عقل نیز به این اعتبار به آن حکم می کند.
wikifeqh: تادیبات_صلاحیه