تادروس
لغت نامه دهخدا
تادروس. [ ] ( اِخ ) ( وهبی... بک ) ناظر مدارس قبطیه در قاهره و معلم سابق زبانها در مدرسة «الاقباط بحارة السقایین ». او راست : 1 - الاثر الجلیل فی رثاء افندینا اسماعیل چ مصر 1313 هَ. ق. 2 - الاثر النفیس فی تاریخ بطرس الاکبر و محاکمة الکسیس ، چ بولاق 1322 هَ. ق. 1904/ م. در 160 صفحه. 3 - ترجمه الامیرعریان بک ، رئیس سابق کتاب نظارت مالیه و در آخر آن مرثیه ای برای وی و مدح باسیلی بک مستشار محکمه استیناف ، چ بولاق 1305 هَ. ق./ 1888م. در 12 صفحه. 4 - الخلاصة الذهبیة فی اللغة العربیه در بولاق بسال 1292 هَ.ق. 5 - عنوان التوفیق فی قصة سیدنا یوسف الصدیق که در آخر آن مقدمه ای ادبی است. در مطبعة الاعلامیه بسال 1302 هَ. ق. در 88 صفحه چاپ شده. 6 - مرآة الظرف فی فن الصرف ، در مصر بسال 1307 هَ. ق. در 103 صفحه طبع شده. ( از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1924 - 1925 ).
تادروس. [ ] ( اِخ ) رمزی افندی. یکی از نویسندگان جریده مصر. او راست : 1-الاقباط فی القرن العشرین در پرورش و رشد مردم مصر و احوال اجتماعی و دینی و علمی آنان... در 184 صفحه ، مصر 1910 م. 2 - حاضر الحبشة و مستقبلها، در 171 صفحه ( با تصاویر )، مصر. 3 - الدنیا و الاَّخرة. در مطبعه رعمسیس چ 1913. ( از معجم المطبوعات ج 1 ستون 625 ).
تادروس. [ ] ( اِخ ) اسکندر افندی تادروس بک شنوده منقباوی. صاحب جریده مصر، متولد در اسیوط بسال 1857 م. وی تاریخ الامیة القبطیة و کنیتها تألیف بانو ا. ل. بتشر را درسال 1901 م. از انگلیسی به عربی ترجمه و در چهار جزء منتشر کرده است. ( از معجم المطبوعات ج 1 ص 624 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید