تاختن بر


معنی انگلیسی:
strike

واژه نامه بختیاریکا

زِیدِن ور

مترادف ها

march (فعل)
پیشرفت کردن، راهپیمایی کردن، قدم رو کردن، نظامی وار راه رفتن، پیشروی کردن، تاختن بر

فارسی به عربی

موکب

پیشنهاد کاربران

bash
۱ ) ( با حرف یا ضربه ) حمله ور شدن، تاختن بر
۲ ) بدرفتاری ( بد تا کردن ) با کسی
۳ ) ترساندن

بپرس