تاج شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) افسر شدن. همچون تاج بر سر قرار گرفتن. مجازاً موجب زیب و زینت شدن. موجب مباهات و افتخار گردیدن : کی شود عز و شرف بر سر تو افسر و تاج تا تو مر علم و ادب را نکنی زین و رکیب.ناصرخسرو.