تأثیر باغ ایرانی بر سایر هنرها در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به اندازه ای که قرن هاست به صورت بینشی درونی درآمده است و جزئی از فرهنگ آن به شمار می رود. باغ ها به بیانی، روح و مظهر طبیعت تلقی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
می گردند و در سر تا سرگیتی به مثابه رجعتی به اعتقادات باطنی می باشند. گاهی این بیان به صورت تصاویر گیاهان دیده می شود که به صورت اشاره ای به ظاهر معمولی و مکرر به گل ها نمایان می شود. این اشارات همچون گل های باغ های سنتی ایرانی، به صورت طبیعی و خودرو ظاهر می شوند. هنر ایرانی به طور کلی در استفاده از رنگ ها ( در معماری، نساجی، و حتی در مرکب هایی که در ساختن کتاب ها به کار می رفت ) پیشی گرفته است. در ایران، این رنگ در گل ها وجود دارد و کم و بیش به صورت مجزا در کاشی ها و موزاییک های گنبدها و دیوارها، در پارچه و در فرش هایی که به شکل باغ بافته شده بودند، ظاهر می شود. فرش های نفیسی که به نام ( چهارباغ ) بافته می شد، در دوران صفوی به اوج شهرت خود رسیدند. این فرش ها به طرح باغ اصیل ایرانی بودند و به دلیل علاقه پادشاهان آن دوران به چهارباغ این فرش ها هم گاهی به چهارقسمت و گاهی به قطعات کوچکتر تقسیم می شدند. نقش استخرهای اصلی و عمارت کلاه فرنگی در فرش، بافته می شد و انواع زیبایی از درختان و گل ها هم در آن به چشم می خورد و تصویر ماهی ها در کانال های آب و پرندگان در میان شاخ و برگ درختان آن نمایان بود. طبیعی است که باغ و پیوندهای پیچیده اش می بایست دنیایی از استعاره را برای شعرای اصیل و عرفانی همچون جلال الدین محمد بلخی و سعدی در قرن سیزدهم میلادی و حافظ در قرن چهاردهم میلادی فراهم کند. این شعرا با استفاده از صور خیالی باغ، ساختار پیچیده عباراتی که به کار می بردند و انعطاف پذیری که در زبان فارسی وجود داشت، ابزار کافی برای سرودن اشعاری زیبا با تصوراتی کاملاً ملموس و پر از معانی تلویحی داشتند. شعر گنبد سیاه نظامی شاعر قرن دوازدهم میلادی نشان می دهد که چگونه دل پژمرده در جستجوی شکوفایی است و این شکوفایی بر عهده باغ های ایرانی است.