بزرگان یک ایل، طایفه، قبیله یا قوم کوچک ( احتمالا در سرزمین روسیه ) واژه ی یونانی - فارسی تار تار وس را اقتباس نموده و حرف " ر " تار اول را حذف نموده و آنرا به شکل تا تار منهای پسوند اوس بر روی ایل یا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
طایفه یا قبیله و یا قوم خود نهاده به معنای تا رسیدن با تار یا تاریکی که به زبان نمادی و تمثیل به معنای دوست داشتن زندگی و حرکت و فعالیت تا آخرین لحظات نفس کشیدن و مردن و سپس وارد دنیای تاریک مرگ شدن.
تارتاروس در اساطیر یونانی به عمیق ترین نقطه دنیای مردگان و به مانند محلی مرطوب، تاریک و سیاه چاله وار که با دیوارهایی از جنس برنز احاطه شده، توصیف می شود.
در بعضی افسانه ها تارتاروس خدایی است که تمام سیاهچال روی وی قرار گرفته و مکان تولد دوباره هیولاهای باستانی است.
در بعضی افسانه ها تارتاروس خدایی است که تمام سیاهچال روی وی قرار گرفته و مکان تولد دوباره هیولاهای باستانی است.