تابوت گردانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تابوتْ گَرْدانی، حمل و گرداندن تابوت واره های تمثیلی به قصد تشییع نمادین پیکره شهیدان در آیینهای سوگواری است.
تودۀ مردم دربارۀ خاستگاه جغرافیایی و آیینی تابوتهای تمثیلی و معنا و مفهوم نمادین آن، و پیشینۀ حمل و گرداندن انواع تابوت واره ها در دسته های عزا ، آگاهی درست و دقیقی ندارند. آنان حمل تابوت را معمولاً رسمی کهن و بازمانده از رسوم نیاکان خود می پندارند و می گویند که به پیروی از اسلاف خود آداب و رفتار آن ها را تقلید و تکرار می کنند. توجیه مردم از این گونه مناسک و آیینها براساس شنیده ها و گفته هایی است که سینه به سینه از گذشتگان به آن ها رسیده، و اصولاً مبتنی بر منطق عامّه و شعور جمعی است که بر مجموعه ای از عقاید و باورهای کهن و روایات شفاهی استوار است می کنند.
پیشینه در ایران باستان
ساختن تابوتهای تمثیلی شهیدان و آیین حمل آن ها در دسته های سوگواران در فرهنگ ایران پیشینۀ بسیار دراز دارد. بنابر روایتهای تاریخی، مردم فرارود ( ماوراءالنهر ) از روزگاران کهن تا سده های نخستین دورۀ اسلامی، همه ساله در آیین یادمان سالمرگ سیاوش، قهرمان اسطوره ای ایران شبیه پیکرۀ او را می ساختند و در عماری یا محملی می نهادند و سینه کوبان و بر سر زنان و نوحه خوانان در شهر می گرداندند.
← پیشینه رسم سیاوشان
بنی اسرائیل در جنگها، مانند جنگ با فلسطیان ، تابوت را با خود در پیشاپیش سپاه می بردند و با دیدن تابوت آرامش قلب و ثبات قدم می یافتند و دشمنانشان پریشان حال و هراسان می شدند.
عزاداری اربعین حسینی در هند
...

[ویکی شیعه] تابوتْ گَرْدانی، به معنای حمل و گرداندن تابوت واره های تمثیلی به قصد تشییع نمادین پیکرۀ شهیدان در آیین های سوگواری، از مراسم های نمایشی کهن است که بنا بر گزارش هایی، دست کم از قرن ۵ قمری وارد عزاداری شیعیان نیز شده است. در عزاداری امام حسین (ع) تابوتی در دسته های سوگواری حمل می شود که نماد شهیدان کربلا است. این مراسم در هند، ایران، اندونزی و جزایر کارائیب و توباگو با تفاوت هایی برگزار می شود. شیعیان عراق در سالگرد شهادت امام علی(ع) در ۲۱ رمضان و شهادت امام کاظم (ع) در ۲۵ رجب تابوت نمادینی را حمل می کنند.
تابوت گردانی در اقوام مختلف جهان، پیشینه گسترده ای دارد. به طور مثال ساختن تابوت های تمثیلی شهیدان و آیین حمل آنها در دسته های سوگواران در فرهنگ ایران وجود داشته است. بنابر روایت های تاریخی، مردم فرارود (ماوراءالنهر) از روزگاران کهن تا سده های نخستین دورۀ اسلامی، همه ساله در آیین یادمان سالمرگ سیاوش، قهرمان اسطوره ای ایران، شبیه پیکرۀ او را می ساختند و در عماری یا محملی می نهادند و سینه کوبان، بر سر زنان و نوحه خوانان در شهر می گرداندند.
در گورستان توک قلعه، بازمانده از پیش از میلاد، در نقطۀ پایانی شمال دلتای آمودریا، تابوت هایی به دست آمده است که به صورت صندوق های مرمرین، سنگی و گلین بوده اند. روی آنها نقش ها یا طرح هایی ساده و به رنگ سیاه است که یکی از این نقش ها صحنه هایی از سوگواری کم و بیش شبیه صحنۀ دیوارنگارۀ پنجیکنت را نشان می دهد. در این صحنه ها پیکره ای در تابوت نمایانده می شود که سوگواران با جامه های سغدی دورتادور آن عزاداری می کنند. آیین سوگ سیاوش و حمل تابوت تمثیلی او در مراسم سالمرگش نشان می دهد که در سراسر آسیای مرکزی، به ویژه از دورۀ هخامنشی اهمیت داشته، و به نظر تولستوف، محقق روسی در یک دوره، آیین سیاوش در کانون اعتقادات مذهبی و اجتماعی قرار گرفته بوده است

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف بزرگ اسلامی است
تابوتْ گَرْدانی، حمل و گرداندن تابوت واره های تمثیلی به قصد تشییع نمادین پیکره شهیدان در آیین های سوگواری.
توده مردم درباره خاستگاه جغرافیایی و آیینی تابوتهای تمثیلی و معنا و مفهوم نمادین آن، و پیشینه حمل و گرداندن انواع تابوت واره ها در دسته های عزا، آگاهی درست و دقیقی ندارند. آنان حمل تابوت را معمولاً رسمی کهن و بازمانده از رسوم نیاکان خود می پندارند و می گویند که به پیروی از اسلاف خود آداب و رفتار آنها را تقلید و تکرار می کنند.
توجیه مردم از این گونه مناسک و آیین ها بر اساس شنیده ها و گفته هایی است که سینه به سینه از گذشتگان به آنها رسیده و اصولاً مبتنی بر منطق عامه و شعور جمعی است که بر مجموعه ای از عقاید و باورهای کهن و روایات شفاهی استوار است.
ساختن تابوتهای تمثیلی شهیدان و آیین حمل آنها در دسته های سوگواران در فرهنگ ایران پیشینه بسیار دراز دارد. بنابر روایت های تاریخی، مردم فرارود (ماوراءالنهر) از روزگاران کهن تا سده های نخستین دوره اسلامی، همه ساله در آیین یادمان سالمرگ سیاوش، قهرمان اسطوره ای ایران شبیه پیکره او را می ساختند و در عماری یا محملی می نهادند و سینه کوبان و بر سر زنان و نوحه خوانان در شهر می گرداندند.
نرشخی در سده 4ق در تاریخ بخارا پیشینه رسم سیاوشان در ایران را «زیادت از 3 هزار سال» یاد می کند و می نویسد: «افراسیاب داماد خویش را بکشت که سیاوش نام داشت». آن گاه می افزاید: «مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحه هاست، چنان که در همه ولایت ها معروف است» و «قوّالان آن را گریستن مغان خوانند». و بعضی دیوارنگاره ها پیکره نمادین سیاوش را در یک عماری حجله مانند نشان می دهد که سوگواران گریان و بر سر و رو زنان در پیرامون آن گردآمده اند و آن را بر دوش می کشند.
در گورستان توک قلعه، بازمانده از پیش از میلاد در نقطه پایانی شمال دلتای آمودریا، «استودان» (تابوت) هایی بدست آمده است که به صورت صندوقهای مرمرین، سنگی و گلین بوده اند. روی در و پیرامون این استودانها نقشها یا طرحهایی ساده و به رنگ سیاه هستند که یکی از این نقشها صحنه هایی از سوگواری کم و بیش شبیه صحنه دیوارنگاره پنجیکنت را نشان می دهد.

دانشنامه آزاد فارسی

رسمِ بَرْدست بردنِ نمادین تابوت یا صندوق، گهواره، ضریح و عمارت های تابوت مانندِ معصومان یا فرزندان امامان شیعی یا شخصیت های اسطوره ای، در آیین های عمومی عزاداری و تعزیه. کهن ترین نشانۀ برجای مانده از این رسم آیین سیاوشان است. کهن ترین گزارش ها دربارۀ صورت شیعی این رسم به قرن ۵ق بازمی گردد. ظاهراً در این دوره شیعیانِ محلۀ کَرخ بغداد در سالگرد شهادت امام علی (ع) و امام حسین (ع) تابوت واره هایی به نام منجنیق حمل می کردند که شاید صورت کهنِ نخل های امروزی باشد (← نخل گردانی). با گسترش بیشتر مراسمِ عزاداری، به ویژه در محرم و سه روزۀ قتل ماه رمضان، در دورۀ صفویان، رسمِ بَرْدست بردن تابوت، یا گهواره درپی عَلَم و کتل ها، به جزئی ضروری از آذین بندی های عزاداری ها بدل شد. جهانگردان گزارش های فراوانی از این رسم در دورۀ صفویان و زندیان و قاجاریان به دست داده اند. این رسم امروزه نیز اجرا می شود و دسته های عزادار هر دیار، بنا به سنت های قومی خود، در روزهای عزای شیعیان، نشان هایی مذهبی چون بیرق، علم و کتل، علامت، توغ، جریده و درپی آن ضریح و گهواره و تابوتی تمثیلی حمل می کنند. تابوت را با پارچه هایی منقوش به بته جقه و سوک سروده هایی می پوشانند. گهواره نیز، رسمی امروزی تر، یادآورد نمادین علی اصغر (ع) است. معمولاً پهلوانان و یلان محله حملِ این نشانه ها را برعهده دارند. در تعزیه ها نیز برای تأثیرگذاری بیشتر، از این نشانه استفاده می شود. ازجمله نشان های محلیِ این رسم می توان از نخل حجله (← حجله بستن)، شیدونه، دُغدُغه، شش گوشه و نهر علقمه و شط فرات نام برد.

پیشنهاد کاربران

بپرس