تابع شدن. [ ب ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پیرو شدن. بنده و فرمانبردار گشتن. دنبال رونده شدن : مشو تابع نفس شهوت پرست که هرساعتش قبله دیگر است.سعدی ( بوستان ).