تابستانی

/tAbestAni/

مترادف تابستانی: تابستانه ، صیفی

متضاد تابستانی: زمستانی، شتوی

معنی انگلیسی:
summer, summery, belonging to summer, estival

لغت نامه دهخدا

تابستانی. [ ب ِ / ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تابستان ، صیفی. آنچه که مخصوص این فصل باشد: خانه تابستانی. لباس تابستانی. ازض ٌ مصیفه ؛ زمین تابستانی. ( منتهی الارب ). مکان ٌ مصیف ؛ جای تابستانی. ( منتهی الارب ). مکان ٌ مصیوف ؛ جای تابستانی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به تابستان صیفی لباس تابستانی خان. تابستانی .

فرهنگستان زبان و ادب

{aestival / estival} [زیست شناسی] ویژگی آن دسته از پدیده های مربوط به نمو که در فصل تابستان اتفاق می افتد

مترادف ها

summer (صفت)
تابستانی

summery (صفت)
تابستان، تابستانی، شبیه تابستان

فارسی به عربی

صیف

پیشنهاد کاربران

بپرس