دیکشنری
مترجم
بپرس
تابستانگاه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تابستانگاه. [ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) ییلاق. سردسیر.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- فصل تابستان . ۲- ییلاق سردسیر.
پیشنهاد کاربران
ییلاقات
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها