تابس

لغت نامه دهخدا

تأبس. [ ت َ ءَب ْ ب ُ ] ( ع مص ) تغیر. ( از اقرب الموارد ). دیگرگون شدن. ( منتهی الارب ). بگردیدن. ( تاج المصادر بیهقی ): تأبس تأبساً؛ متغیر گردید. ( ناظم الاطباء ). || نرم شدن. ( از منتهی الارب ). صاحب قاموس گوید: این تصحیف است ( از ابن فارس و جوهری ) و صواب تأیس به یاء تحتانی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

تغییر . دیگرگون شدن بگردیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس