تمام سلاح. [ ت َ س ِ ] ( ص مرکب ) شایک. ( دهار ) . کاملاً مسلح. دارای اسلحه کامل و بی نقص. شاک السلاح : و کوتوال قلعه کوه تیز با پیاده ای سیصد تمام سلاح با او نشاندند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 67 ) . گفتند
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
پنجاه هزار سوار و پیاده بودند همه ساخته و نیک اسبه و تمام سلاح و محققان گفتند چهل هزار بود. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 568 ) . روز عید چندان سوار و پیاده تمام سلاح به میدان آمد که اقرار دادند پیرمردان که بهیچ روزگار مانند آن یاد ندارند. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 604 ) . رجوع به تمام و دیگر ترکیبهای آن شود.