تئوری رشد متعادل راگنار نورکس

دانشنامه عمومی

نظریه رشد متوازن نظریه ای اقتصادی از راگنار نورکس ( ۱۹۵۹–۱۹۰۷ ) است. طبق این نظریه، دولت های کشورهای توسعه نیافته باید در تعدادی از صنایع به صورت همزمان سرمایه گذاری های عظیم انجام دهند. [ ۱] [ ۲] این اقدام باعث افزایش اندازه بازار، افزایش بهره وری و ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی می شود.
نورکس طرفدار دستیابی به رشد متوازن در هر دو بخش صنعتی و کشاورزی بود. [ ۳] وی تشخیص داد که گسترش و تعادل بین بخشی کشاورزی و صنعت ضروری است؛ به طوری که هر یک از این بخش ها بازاری را برای تولیدات بخش دیگر فراهم می کند و به نوبه خود مواد اولیه لازم را برای توسعه و رشد بخش دیگر تأمین می کند.
نورکس و پاول روزنشتاین رودان پیشگامان نظریه رشد متوازن بودند و بخش اعظم فهم کنونی ما از این نظریه به کارهای آنها بازمی گردد. [ ۴]
نظریه نورکس توضیح می دهد که چگونه حجم ناچیز و ناکارآمد بازار در کشورهای توسعه نیافته، توسعه نیافتگی را تقویت می کند. [ ۵] [ ۶] نورکس همچنین عوامل مختلف تعیین کننده اندازه بازار را معرفی کرد و تمرکز اصلی را بر روی بهره وری گذاشت. [ ۳] [ ۷] به گفته وی، در صورت افزایش سطح بهره وری در کشور کمتر توسعه یافته، اندازه بازار در آن گسترش می یابد و بدین ترتیب می تواند در نهایت به یک اقتصاد توسعه یافته تبدیل شود. جدای از این، به نورکس لقب بدبین نسبت به صادرات را نسبت داده اند، زیرا او معتقد است منابع مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری در کشورهای توسعه نیافته فقط باید در قلمرو داخلی کشورها تأمین شود. نباید اهمیتی به تشویق صادرات داده شود. [ ۸]
اندازه یک بازار اهمیت اصلی در مطالعه آنچه که باعث ایجاد سرمایه گذاری در یک کشور می شود، دارد. راگنار کار آلین یانگ را مرجع قرار داد تا ادعا کند انگیزه برای سرمایه گذاری توسط اندازه بازار محدود می شود. [ ۹] ایده اصلی این ادعا توسط آدام اسمیت مطرح شد که معتقد بود تقسیم کار ( در مقابل انگیزه سرمایه گذاری ) به میزان وسعت بازار محدود است. [ ۷]
به گفته نورکس، کشورهای توسعه نیافته فاقد قدرت خرید کافی هستند. [ ۷] قدرت خرید پایین به معنای پایین بودن درآمد واقعی مردم است، اگرچه از نظر اسمی ممکن است زیاد باشد. اگر درآمد پولی ( اسمی ) پایین باشد، با افزایش عرضه پول می توان به راحتی این مشکل را حل کرد. اما، از آنجا که در این بحث درآمد واقعی ( حقیقی ) اهمیت دارد، افزایش عرضه پول فقط فشار تورمی ایجاد می کند. تولید و سرمایه گذاری حقیقی افزایش پیدا نمی کند. قدرت خرید پایین به معنای پایین بودن تقاضای داخلی کالاها است. این پدیده علاوه بر تقاضا ی کالاها و خدمات مصرفی، تقاضای کالاهای سرمایه ای را نیز شامل می شود.
عکس تئوری رشد متعادل راگنار نورکسعکس تئوری رشد متعادل راگنار نورکسعکس تئوری رشد متعادل راگنار نورکسعکس تئوری رشد متعادل راگنار نورکس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس