بیگه خیز

لغت نامه دهخدا

بیگه خیز. [ گ َه ْ ] ( نف مرکب ) که پیش بامداد برخیزد. سحرخیز. که نه بوقت برخیزد. که نه بگاه سر از خواب بردارد :
اهل دعوی را مسلم باد جنات النعیم
رطل می باید دمادم مست بیگه خیز را.
سنائی.

فرهنگ فارسی

که پیش بامداد برخیزد . سحرخیز . که نه بوقت برخیزد . که نه بگاه سر از خواب بردارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس