بیچارگی

/biCAregi/

مترادف بیچارگی: بدبختی، بی نوایی، فقر ، استیصال، درماندگی، لاعلاجی، ناچاری، ادبار، فلاکت

متضاد بیچارگی: ثروت، غنا، اقبال

معنی انگلیسی:
desolation, helplessness, need

لغت نامه دهخدا

بیچارگی. [ رَ / رِ ] ( حامص مرکب ) درماندگی. عجز. ( فرهنگ فارسی معین ). مسکنت. ( مهذب الاسماء ) :
نه مردم بکار است و نه پارگی
فراز آمد آن روز بیچارگی.
فردوسی.
چنان دان که رفتن ز بیچارگیست
نمودن بما پشت یکبارگیست.
فردوسی.
بر حسرت شاخ گل در باغ گوا شد
بیچارگی و زردی و گوژی و نوانیش.
ناصرخسرو.
ای آنکه تویی چاره ٔبیچارگیم
از تو صله خواستن بود بارگیم.
سوزنی.
جوان را پشیزی نبود طلب کرد و بیچارگی نمود. ( گلستان ).
تن به بیچارگی و گرسنگی
بنه و دست پیش سفله مدار.
سعدی.
از وی همه مستی و غرور است و تکبر
وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است.
حافظ.
|| لاعلاج. ( ناظم الاطباء ). اضطرار. لاعلاجی. لابدی. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
از آن خانه نزدیک قیصر شدند
به بیچارگی پیش داور شدند.
فردوسی.
همه بنده پرگناه توئیم
به بیچارگی دادخواه توئیم.
فردوسی.
به بیچارگی باژ و ساو گران
پذیرفت با هدیه بی کران.
فردوسی.
همی شدند به بیچارگی هزیمتیان
شکسته پشت وگرفته کریغ را هنجار.
عنصری.
ای قطره منی سر بیچارگی بنه
کابلیس را غرور و منی خاکسار کرد.
سعدی.
|| احتیاج. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - درماندگی عجز. ۲ - بیعلاجی . ۳ - احتیاج نیازمندی .

فرهنگ عمید

۱. درماندگی، ناتوانی.
۲. بینوایی.

مترادف ها

desperation (اسم)
خلی، بیچارگی، نومیدی، لاعلاجی، نومیدی زیاد

calamity (اسم)
سانحه، سختی، فلاکت، بدبختی، مصیبت، بلاء، فاجعه، بیچارگی

misery (اسم)
بدبختی، جفا، بیچارگی، تهی دستی، نکبت

misfortune (اسم)
بدبختی، سیاه بختی، بیچارگی، بدشانسی

فارسی به عربی

تعاسة , سوء الحظ , کارثة

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بیچارگیبیچارگیبیچارگیبیچارگی
اِدبار ، عُسرَت ، عُسر
نکبت
ادبار
فلک زدگی
زبونی
فروماندگی