دیکشنری
مترجم
بپرس
بیچاره کردن
معنی انگلیسی
:
prostrate
واژه نامه بختیاریکا
سر چاله ( یا چُل ) سرد نِشُندِن
مترادف ها
beggar
(فعل)
بگدایی انداختن، بیچاره کردن
bust
(فعل)
بیچاره کردن، ورشکست شدن، خرد گشتن، ورشکست کردن
فارسی به عربی
تمثال نصفی , شحاذ
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها