بیوه شدن

مترادف ها

widow (فعل)
بیوه کردن، بیوه شدن

فارسی به عربی

ارملة

پیشنهاد کاربران

بی سایه سر شدن : [عامیانه، کنایه ] بی صاحب ماندن، بیوه شدن.

بپرس