دیکشنری
مترجم
بپرس
بیوقتی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیوقتی. [ وَ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بیوقت. رجوع به بی وقت و بیوقتی شدن شود.
فرهنگ فارسی
حالت و چگونگی بیوقت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها