بیوان

لغت نامه دهخدا

بیوان. [ بی ] ( اِ ) اجازت و پروانگی. ( آنندراج ).

بیوان. [ ب َ ی َ ] ( اِخ ) محلی است معروف به رأس البیوان و آن در یک میلی دریاچه تنیس در مصر واقع است و آنجا لنگرگاه دریانوردان است که بطرف شام روند. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

محلی است معروف به راس البیوان و آن در یکی میلی دریاچه تنیس در مصر واقع است و آنجا لنگرگاه دریانوردان است که بطرف شام روند ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس