بیهود

لغت نامه دهخدا

بیهود. [ ب َ / ب ِ / بی ] ( اِ ) بیهوده. بیهده. برهود. چیزی را گویند که نزدیک بسوختن رسیده و آتش آن را زرد کرده باشد. ( برهان ). چیزی که نزدیک است حرارت آتش آن را زرد کند. ( از رشیدی ). پارچه و یا چیز دیگری که بواسطه نزدیکی آتش نزدیک بسوختن است. ( ناظم الاطباء ). چنان باشد که گویند نزد سوختن رسید و جامه که نزدیک آتش رسد چنانکه از تف وی نیک زرد شود، گویند بیهود، و برهود نیز گویند. ( لغتنامه اسدی ). چیزی را گویند که نزدیک بسوختن رسیده حرارت آتش آن را زرد ساخته باشد و برهود نیز گویند.( جهانگیری ). چیزی را گویند که از قرب آتش نزدیک بسوختن رسیده باشد. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
جوانی رفت و پنداری نخواهد کرد بدرودم
بخواهم سوختن دانم که هم آنجای بیهودم
کسایی ( از لغت فرس اسدی ).

فرهنگ فارسی

بیهوده . بیهده .چیزی را گویند که نزدیک بسوختن رسد و آتش آنرا زرد کرده باشد .

دانشنامه عمومی

بیهود روستایی در دهستان پیشکوه بخش مرکزی شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱٬۷۸۵ نفر ( در ۵۸۰ خانوار ) بوده است. [ ۱]
دهستان پیشکوه از به هم پیوستن تعداد هفت روستای هم جوار در محدوده شهرستان قائنات تشکیل شده و به لحاظ دارا بودن محدوده جغرافیایی معینی برای تشکیل یکی از واحدهای تقسیمات کشور به عنوان «دهستان» انتخاب شده است. مرکز این دهستان، بیهود می باشد. روستای بیهود در فاصله ۵۰ کیلومتری شهر قاین قرار گرفته است. و بیهود دارای زمین های زعفران است. و بخشی از، زعفران آن به تهران و… شهرها فرستاده می شود. ولی تعداد زمین های زعفران نصبت به سایز شهرها مثل قائن کم تر است. و مردم بومی آن مشغول به کشاورزی و گله داری در زمین های اطراف هستند.
فرهنگ دهخدا[ ۲] واژه «بیهود» را به این گونه معنی کرده است: بیهود - برهود: چیزی را گویند که نزدیک به سوختن رسیده و به آتش آن را زرد کرده باشد.
( برهان ) : چیزی که نزدیک است حرارت آتش آن را زرد کند.
( رشیدی ) : پارچه یا چیز دیگری که به واسطه نزدیکی آتش نزدیک به سوختن است.
عده ای نیز معتقدند که بیهود به معنی «چوب سفید نیمه سوخته ای است که یک طرف آن سفید و طرف دیگرش سیاه رنگ باشد و این حالت در کوه های اطراف بیهود نمایان است. جوانی رفت پنداری نخواهد کرد بدرودم بخواهم سوختی دانم که هم آن جای بیهودم
گفته شده که بیهود قبلاً بی حوت بوده، به معنی بدون حوت ( ماهی ) است یعنی جایی که ماهی در آب آن نمی تواند برای مدت طولانی زیست کند.
بیهود، روستایی است با قدمتی حدود۲۵۰۰ ساله که در زمان های قدیم دارای نایب الحکومه بوده است. سند دقیقی دربارهٔ قدمت بیهود وجود ندارد، اما با توجه به امامزاده ها، گورهای مختلف در گوشه و کنار آبادی و هم چنین نظر به بناها و گورهای فرورفته در زیرزمین می توان حدس زد که این منطقه قبل از اسلام هم مسکونی بوده است و مردم آن زرتشتی بوده اند. قلعه های بیهود در این محل دارای چندین قلعه بوده به نام های قلعه خند، قلعه محله رضوان، قلعه علی شاه بزبیشه، قلعه سرچشمه گریمنج، قلعه نو.
• روستای بیهود بین ۵۹ درجه و ۱۲ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۱۴ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۳ درجه و ۴۲ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۴۵ دقیقه شمالی واقع شده است.
• طول و عرض جغرافیایی روستای بیهود: بخش بیهود بین ۳۳ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۱۲ دقیقه عرض شمالی و ۵۸ درجه و ۳۸ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۵۶ دقیقه طول شرقی واقع شده است.
• ارتفاع بیهود از سطح دریا بقولی ۱۴۴۰ متر و به قولی ۱۸۳۰ متر می باشد.
عکس بیهود
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بر خلاف معنی لغوی کلمه "بیهود "که سرزمینی کویری را در ذهن تداعی میکند; روستای بیهود قاین منطقه ای کوهستانی, سردسیر و خوش آب و هوا با پوشش گیاهی انبوه است و یکی از سرسبزترین مکانهای قاینات با پتانسیلهای
...
[مشاهده متن کامل]
گردش فراوانی از جمله:سد بیهود, امام زاده عبدالغفار, غار گود, قلعه خُند, آب انبار, منطقه تفریحی حسن جمال, منطقه تفریحی زَرَخ و . . . می باشد و در حال حاضر قطب پارچه بافی سنتی قاینات است.

روستای بیهود، مرکز دهستان پیشکوه با تعداد 7۰۰ خانوار و تعداد 2500 نفر جمعیت در قسمت جنوب غربی شهرستان قائنات واقع گردیده است. دهستان پیشکوه از به هم پیوستن تعداد هفت روستای هم جوار در محدوده شهرستان قاین تشکیل شده است و به لحاظ دارا بودن محدوده جغرافیایی معینی برای تشکیل یکی از واحدهای تقسیمات کشور به عنوان «دهستان» انتخاب شده است. مرکز این دهستان، بیهود می باشد. روستای بیهود از طرف شمال به روستای گریمنج و اسلام آباد، از جنوب به شهرک هاشمیه، از مغرب به روستای نوغاب و شندان عرب متصل است. اینجا کوه است و کوهسارو آب و هوای این منطقه، معتدل کوهستانی می باشد. روستای بیهود در فاصله 50کیلومتری شهرستان قاینات قرار گرفته است و در مورد وجه تسمیه بیهود روایت های گوناگون وجود دارد. عده ای معتقدند که بیهود در ابتدا «بیحوت» بوده است و علت نامگذاری آن این بوده است که چون آب این منطقه شیرین است و برای پرورش ماهی مساعد نیست، لذا به «بیحوت» ( بی ماهی ) نامگذاری شده است که بعدها به علت سهولت گفتار به بیهود تبدیل شده است. برخی دیگر معتقدند که در گذشته های دور محدوده این منطقه اکثراً یهودی نشین بوده اند و تنها منطقه ای که یهودی نداشته، بیهود بوده است که به آن «بی یهود» می گفته اند و بعدها به علت سهولت گفتار به «بیهود» تبدیل شده است. عده ای نیز معتقدند که در گذشته در این محل مغازه های پارچه فروشی زیادی وجود داشته است و چون در اثر آتش سوزی مغازه ها ویران و پارچه ها سوخته و نیم سوز شده است به «بیهود» شهرت یافته است.
...
[مشاهده متن کامل]

آقای علی اکبر دهخدا واژه «بیهود» را به این گونه معنی کرده است:
بیهود - بیهوده - برهود: چیزی را گویند که نزدیک به سوختن رسیده و به آتش آن را زرد کرده باشد.
( برهان ) : چیزی که نزدیک است حرارت آتش آن را زرد کند.
( رشیدی ) : پارچه و یا چیز دیگری که به واسطه نزدیکی آتش نزدیک به سوختن است.
آقای جواد محسنی نیز معتقد است که بیهود به معنی «چوب سفید نیمه سوخته ای است که یه طرف آن سفید و طرف دیگرش سیاه رنگ باشد و این حالت در کوه های اطراف بیهود نمایان است.
جوانی رفت پنداری نخواهد کرد بدرودم
بخواهم سوختی دانم که هم آن جای بیهودم
بیهودبرسرسه راهی واقع شده است طوری که به گریمنج، نوغاب پسکوه وخونیک تجن منتهی می شود.
قدمت بیهود و قلعه های آن
بیهود، ام القرای مناطق قاین است. روستایی است با قدمت چند صدساله که در زمان های قدیم دارای نایب الحکومه بوده است. سند دقیقی درباره قدمت بیهود وجود ندارد، اما با توجه به امام زاده ها، قبول مختلف در گوشه و کنار آبادی و هم چنین نظر به بناها و قبور فرو رفته در زیرزمین می توان حدس زد که این منطقه قبل از اسلام هم سکنی نشین بوده است و مردم آن «گبر» بوده اند. قلعه های بیهود در این محل دارای چندین قلعه بوده به نام های «قلعه خند، قلعه محله رضوان، قلعه علیشاه بزبیشه، قلعه سرچشمه گریمنج، قلعه نو.
قلعه خُند: این قلعه در فاصله سه کیلومتری غرب بیهود قرار دارد و در زمان اسماعیلیه ساخته شده است و در این قلعه برج دیده بانی و حمام نیز وجود داشته است که آثار باستانی آن هم اکنون باقی است.
قلعه رضوان: در محدوده سکنی نشین فعلی بیهود بوده است.
قلعه علیشاه بزبیشه: در 9کیلومتری شمال شرقی بیهود بوده است.
قلعه نو: در محدوده جنوبی مخابرات فعلی روستا قرار داشته است. درب این قلعه از سنگ بوده است و طرز قرار گرفتن قلعه به این صورت بوده که در چهارطرف آبادی بوده است و اهالی آن در وسط قلعه هر کدام دارای خانه ای بوده اند و از قراین مشخص می شود که به سختی گذران زندگی می کرده اند. راوی می گوید از پیروان خود شنیده ام که زندگی کردن در قلعه ها مخصوصاً در قلعه خند به سختی بوده است، به طوری که مادر و فرزندی حتی هیزم جهت پختن نان نداشته است کرباس 70گزی خود را روی آتش می گذارد و دو قرص نان به سختی فراهم می کند تا قوت لایموتی باشد برای فرزندش که برود و هیزم بیاورد.
Ì
برج های بیهود
قلعه نشینان برای محافظت خود، دیده بان هایی درست کرده بودند که به آن برج می گفتند. برج واقع در گورسی و برج واقع در گدار تبلو برج واقع در تنگل بند بزبیشه برج محله آخوند و برج کوچه پابرجی و برج میرزاها و برج محله رضوان.
راوی می گوید آن چه ما از بزرگان خود شنیده ایم این بوده که اگر خطری متوجه روستا می شد دیده بان ها به وسیله روشن کردن آتش به نزدیک ترین برج بعدی اطلاع می دادند که خطری در پیش است. دیده بان ها به این کار به اصطلاح امروز، با اهالی مقیم قلعه آماده باش می داده اند و افراد ذی نفوذ هم به مردم اعلاممی کرده اند که جلوی دشمن را سد کنند.
قس
روستای بیهود، مرکز دهستان پیشکوه با ۵۵۰ خانوار و تعداد ۲۰۰۰ نفر جمعیت[۱] در قسمت جنوب غربی شهرستان قائنات از استان خراسان جنوبی ایران واقع گردیده است. دهستان پیشکوه از به هم پیوستن تعداد هفت روستای هم جوار در محدوده شهرستان قائنات تشکیل شده و به لحاظ دارا بودن محدوده جغرافیایی معینی برای تشکیل یکی از واحدهای تقسیمات کشور به عنوان «دهستان» انتخاب شده است. مرکز این دهستان، بیهود می باشد. روستای بیهود در فاصله ۵۰ کیلومتری شهر قاین قرار گرفته است.
محتویات [نمایش]
واژه کاوی [ویرایش]
فرهنگ دهخدا واژه «بیهود» را به این گونه معنی کرده است: بیهود - بیهوده - برهود: چیزی را گویند که نزدیک به سوختن رسیده و به آتش آن را زرد کرده باشد.
( برهان ) : چیزی که نزدیک است حرارت آتش آن را زرد کند.
( رشیدی ) : پارچه و یا چیز دیگری که به واسطه نزدیکی آتش نزدیک به سوختن است.
عده ای نیز معتقدند که بیهود به معنی «چوب سفید نیمه سوخته ای است که یک طرف آن سفید و طرف دیگرش سیاه رنگ باشد و این حالت در کوه های اطراف بیهود نمایان است. جوانی رفت پنداری نخواهد کرد بدرودم بخواهم سوختی دانم که هم آن جای بیهودم
بیهود به معنی بدون هود ( ماهی ) است یعنی . . .

بپرس