[ویکی فقه] بَیْهَسِ بْنِ صُهَیْب، ابوالمقدام جَرْمی (دح ۱۰۰ق/۷۱۸م)، شاعر دورۀ اموی بود.
منابع دربارۀ وی به گفتار مختصرـ و گاه ضد و نقیض ـ بسنده کرده اند. ابن عساکر او را بصری الاصل معرفی کرده است که بعدها به شام کوچید و در داریّا مسکن گزید. بیهس با قبایل جَرم، کلب و عُذره، در بادیه و گاه شهرهای شام نیز زیسته است. عشق بدفرجامی که وی در جوانی از سرگذراند، دست مایۀ داستان عاشقانه شد. راویان در باب «صفرا» که شاعر در سروده های خود یاد کرده است، هم داستان نیستند. از مجموع روایات چنین برمی آید که صفرا یا همسر مطلقۀ شاعر بوده است، و یا دخترعموی او که عشق پنهان میان آن دو، هرگز به وصال نینجامید. بیهس چند سال پس از مرگ معشوق، به هنگام عزیمت به دیار بنی اسد، در موضعی به نام احض برگور وی توقف کرد و چکامه ای ۹ بیتی در رثای او سرود.
همراهی بیهس با مهلب
بیهس همراه مهلب بن ابی صفره با ازارقه جنگید. پس از جنگ مرج راهط (محلی در شمال دمشق)، چندی نیز به اتهام قتل جوانی از بنی قیس، در گریز بود و سرانجام از محمد بن مروان امان خواست و محمد به شرط آن که حد بر او جاری کند، وی را امان داد و شاعر قطعه ای در این باره سرود. سرانجام محمد و برادرش عبدالملک با میانجیگری و پرداختن دیۀ مقتول، بیهس و قومش را از این اتهام نجات دادند. .
بیهس در سپاه شریک
بیهس از مهتران سپاه «شریک بن اعور» بود و دفاع از وطن را در برابر دشمن واجب می شمرد؛ لیکن معتقد بود کسانی که زادبوم خود را وانهاده، به یاری مردم دیگر سرزمین ها می شتابند، چون مادری هستند که به گفتۀ ابن جذل کنانی کودک شیرخوارۀ خود را رها کرده است و نوزاد زنی دیگر را شیر می دهد.
اشعار وی
...
منابع دربارۀ وی به گفتار مختصرـ و گاه ضد و نقیض ـ بسنده کرده اند. ابن عساکر او را بصری الاصل معرفی کرده است که بعدها به شام کوچید و در داریّا مسکن گزید. بیهس با قبایل جَرم، کلب و عُذره، در بادیه و گاه شهرهای شام نیز زیسته است. عشق بدفرجامی که وی در جوانی از سرگذراند، دست مایۀ داستان عاشقانه شد. راویان در باب «صفرا» که شاعر در سروده های خود یاد کرده است، هم داستان نیستند. از مجموع روایات چنین برمی آید که صفرا یا همسر مطلقۀ شاعر بوده است، و یا دخترعموی او که عشق پنهان میان آن دو، هرگز به وصال نینجامید. بیهس چند سال پس از مرگ معشوق، به هنگام عزیمت به دیار بنی اسد، در موضعی به نام احض برگور وی توقف کرد و چکامه ای ۹ بیتی در رثای او سرود.
همراهی بیهس با مهلب
بیهس همراه مهلب بن ابی صفره با ازارقه جنگید. پس از جنگ مرج راهط (محلی در شمال دمشق)، چندی نیز به اتهام قتل جوانی از بنی قیس، در گریز بود و سرانجام از محمد بن مروان امان خواست و محمد به شرط آن که حد بر او جاری کند، وی را امان داد و شاعر قطعه ای در این باره سرود. سرانجام محمد و برادرش عبدالملک با میانجیگری و پرداختن دیۀ مقتول، بیهس و قومش را از این اتهام نجات دادند. .
بیهس در سپاه شریک
بیهس از مهتران سپاه «شریک بن اعور» بود و دفاع از وطن را در برابر دشمن واجب می شمرد؛ لیکن معتقد بود کسانی که زادبوم خود را وانهاده، به یاری مردم دیگر سرزمین ها می شتابند، چون مادری هستند که به گفتۀ ابن جذل کنانی کودک شیرخوارۀ خود را رها کرده است و نوزاد زنی دیگر را شیر می دهد.
اشعار وی
...
wikifeqh: بیهس_بن_صهیب