عناب. [ ع ُ ] ( ع ص ) مرد کلان بینی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) . بزرگ بینی. ( از اقرب الموارد ) . || ( اِ ) فنج ماده ، یا تلاق. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . فنج ماده که به تازی عفل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
گویند، و آنچه راکه در عمل ختان از زن بریده می شود. و تلاق. ( ناظم الاطباء ) . || کوه خرد سیاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( ازاقرب الموارد ) . || کوه بزرگ گرد. از اضداد است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . کوه دراز مستدیر. ( از اقرب الموارد ) . || بستگی شرم زن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) .
دماغ بادمجونی
لهجه و گویش تهرانی
بینی بزرگ
لهجه و گویش تهرانی
بینی بزرگ