بینک

لغت نامه دهخدا

بینک. [ ن َ ] ( اِ ) مردمک چشم. ( آنندراج از بهار عجم ). بینک چشم ؛ مردمک چشم و حدقه. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مردمک چشم ٠ بینک چشم مردمک چشم و حدقه ٠

فرهنگستان زبان و ادب

{billet} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] تکۀ کوچکی از چوب گرد یا نسبتاً گرد که برای مصارف مختلف بریده میشود

گویش مازنی

/baynok/ اتراق گاه - محل قرار دادن وسایل و لوازم شخصی در مزرعه شخصی در مزرعه و یا محل کار ۳شکل دیگری از واژه بنکو، بنگو، بنگه و بنگاه است

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَیْنَکَ: بین تو
ریشه کلمه:
بین (۵۲۳ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس