بین الاصبعین

لغت نامه دهخدا

بین الاصبعین. [ ب َ نَل ْ اِ ب َ ع َ ] ( ع ق مرکب ) میان دو انگشت. مأخوذ از حدیث «قلب المؤمن بین الاصبعین من اصابع الرحمن ان شاء لاثبته و ان شاء لازاغه ». ( فروزانفر، احادیث مثنوی ص 6 ) ( گوهرین ، فرهنگ مثنوی ج 1 ص 227 ).در فارسی بصورت «بین اصبعین » آمده است :
مرغ مرده مضطر اندر وصل و بین
خوانده ای القلب بین الاصبعین.
مولوی.
رجوع به بین اصبعین شود.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از حدیث (( قلب المومن بین الاصبعین من اصابع الرحمن ان شائ لاثبته تو ان شائ لازغه . توضیح در فارسی بصورت بین اصبعین آمده : دیده و دل هست بین اصبعین چون قلم دردست کاتب ای حسین . ( مثنوی )
ماخوذ از حدیث (( قلب المومن بین الاصبعین من اصابع الرحمن ان شائ لاثبته و ان شائ لازاغه ) )

پیشنهاد کاربران

بپرس