بین اظهرهم. [ ب َ ن َ اَ هَُ رِ هَِ ] ( ع ق مرکب )و هو نازل بین ظهریهم و ظهرانیهم و اظهرهم ؛ در میان ایشان ( فرود آمده ). ( از اساس البلاغة ). هو نازل بین ظهریهم و ظَهرانَیْمهِم. ( صحاح ). هو نازل بین ظهریهم و ظهرانیهم به صیغه مثنی و بین اظهرهم ؛ ای وسطهم وفی معظمهم و کل ماکان فی وسط شی و معظمه فهو بین ظهریه و ظهرانیه [ بصیغه مثنی ]. ( از اقرب الموارد ). و جئته بین ظهرانی النهار؛ آمدم او را در میان روز.( از اساس البلاغة ). رأیته بین ظهرانی اللیل ؛ او را در فاصله میان شام و فجر دیدم. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
و هو تازل بین ظهریهم و ظهرانیهم و اظهرهم در میان ایشان .