بیمور

لغت نامه دهخدا

بیمور. [ وَ ] ( ص مرکب ) ( از: بیم + ور ) مهیب. باصلابت. رجوع به بیم و نیز رجوع به بیموری شود.

بیمور. ( اِخ ) دهی است از دهستان کام فیروز که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع و دارای 235 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس