بیمزه کردن

مترادف ها

flatten (فعل)
پهن کردن، مسطح کردن، روحیه خود را باختن، بیمزه کردن، نیم نت پایین امدن، بی تنوع کردن، قسمت پهن کردن، تسطیح کردن

فارسی به عربی

سطح

پیشنهاد کاربران

بپرس