بیمارجگر

پیشنهاد کاربران

بیمارجگر ؛ که جگر وی بیمار باشد. مکبود. ( ناظم الاطباء ) : طاعیة؛ زن بیمارجگر. ( یادداشت مؤلف ) . کبد فلان ؛ بیمارجگر گشت. ( منتهی الارب ) .

بپرس