بیلی ساندی ( انگلیسی: Billy Sunday؛ ۱۹ نوامبر ۱۸۶۲ – ۶ نوامبر ۱۹۳۵ ) بازیکن بیسبال و نویسنده اهل ایالات متحده آمریکا بود. او را یکی از تأثیرگذارترین مبشران مسیحیت انجیلی آمریکا در طول دو دهه نخست سدهٔ بیستم میلادی می دانند. [ ۳] وی یکی از حامیان دو آتشهٔ ممنوعیت الکل در ایالات متحده آمریکا بود و موعظه هایش احتمالاً سهم مهمی در تصویب متمم هجدهم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۱۹ داشت.
چابکی و سرعت بالای او باعث شد تا به مدت ۸ سال در لیگ برتر بیسبال آمریکا بازی کند، اما با گرویدن به مسیحیت انجیلی در دههٔ ۱۸۸۰ میلادی، این ورزش را کنار گذاشت تا به خدمت به مسیحیت روی آورد. او اندک اندک مهارت های خود را به عنوان سخنران و مبلغ بر کرسی های خطابه به ویژه در ایالت های غرب میانه آمریکا توسعه داد و سپس، در اوایل قرن بیستم، با موعظه های گفتاری و سخنرانی های شوریده خود به یکی از معروف ترین مبشران و موعظه گران مسیحی کشور تبدیل شد. ساندی یک بشارت دهندهٔ مسیحی محافظه کار بود که دکترین بنیادگرایی مسیحی را قبول داشت. او بی خطا بودن کتاب مقدس، تولد عیسی از باکره، آموزه کفاره جانشینی، رستاخیز جسمانی عیسی، وجود شیطان و دوزخ، و ظهور دوم قریب الوقوع عیسی مسیح را تأیید و موعظه می کرد. در آغاز قرن بیستم، اکثر اعضای کلیسای پروتستان، صرف نظر از فرقه های گوناگون آن، با این آموزه ها موافقت کردند. ساندی از برگزاری جلسات در شهرهایی که مورد استقبال اکثریت قریب به اتفاق کلیساهای پروتستان و روحانیون آنها نبود، خودداری کرد. [ ۴]
ساندی در تمام طول زندگی، یک جمهوری خواه ماند و از دیدگاه های سیاسی و اجتماعی اصلی غرب میانه خود حمایت می کرد: فردگرایی، رقابت، انضباط شخصی، و مخالفت با مقررات دولتی. [ ۵] نویسندگانی مانند سینکلر لوئیس، [ ۶] هنری ام تیکنر[ ۷] و جان رید ساندی را ابزاری برای سوداگری می دانستند و وی را مورد حمله و انتقاد قرار دادند و کارل سندبرگ شاعر آمریکایی او را «لاف زن» و «چرندگو و ریاکار» نامید. [ ۸] با این وجود، ساندی در برخی مسائل در کنار ترقی خواهان قرار گرفت. به عنوان مثال، او کار کردن کودکان را محکوم کرد[ ۹] و از اصلاحات اجتماعی و حق رأی زنان[ ۱۰] حمایت کرد. ساندی سرمایه دارانی را محکوم کرد که «زندگی شخصی شان خوب، اما زندگی اجتماعی شان بسیار بد است» و همچنین کسانی که «جیب یک شخص خاصی را نمی زنند» اما «بی تردید جیب هشتاد میلیون مردم را با رانت و انحصار یا مزیت تجاری خود خالی می کنند». [ ۱۱] با این حال، او مخالف اصلاح نژاد، مهاجرت ساکنان جنوب و شرق اروپا به آمریکا[ ۱۲] و آموزش فرگشت بود. [ ۱۳] او همچنین از سرگرمی های محبوب طبقه متوسط مانند رقص، [ ۱۴] ورق بازی، حضور در تئاتر، و خواندن رمان[ ۱۵] انتقاد کرد. با این حال، او معتقد بود که بیسبال یک نوع تفریح سالم و حتی میهن پرستانه است، به شرطی که بازی ها در روز یکشنبه ها انجام نشود. [ ۱۶]

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفچابکی و سرعت بالای او باعث شد تا به مدت ۸ سال در لیگ برتر بیسبال آمریکا بازی کند، اما با گرویدن به مسیحیت انجیلی در دههٔ ۱۸۸۰ میلادی، این ورزش را کنار گذاشت تا به خدمت به مسیحیت روی آورد. او اندک اندک مهارت های خود را به عنوان سخنران و مبلغ بر کرسی های خطابه به ویژه در ایالت های غرب میانه آمریکا توسعه داد و سپس، در اوایل قرن بیستم، با موعظه های گفتاری و سخنرانی های شوریده خود به یکی از معروف ترین مبشران و موعظه گران مسیحی کشور تبدیل شد. ساندی یک بشارت دهندهٔ مسیحی محافظه کار بود که دکترین بنیادگرایی مسیحی را قبول داشت. او بی خطا بودن کتاب مقدس، تولد عیسی از باکره، آموزه کفاره جانشینی، رستاخیز جسمانی عیسی، وجود شیطان و دوزخ، و ظهور دوم قریب الوقوع عیسی مسیح را تأیید و موعظه می کرد. در آغاز قرن بیستم، اکثر اعضای کلیسای پروتستان، صرف نظر از فرقه های گوناگون آن، با این آموزه ها موافقت کردند. ساندی از برگزاری جلسات در شهرهایی که مورد استقبال اکثریت قریب به اتفاق کلیساهای پروتستان و روحانیون آنها نبود، خودداری کرد. [ ۴]
ساندی در تمام طول زندگی، یک جمهوری خواه ماند و از دیدگاه های سیاسی و اجتماعی اصلی غرب میانه خود حمایت می کرد: فردگرایی، رقابت، انضباط شخصی، و مخالفت با مقررات دولتی. [ ۵] نویسندگانی مانند سینکلر لوئیس، [ ۶] هنری ام تیکنر[ ۷] و جان رید ساندی را ابزاری برای سوداگری می دانستند و وی را مورد حمله و انتقاد قرار دادند و کارل سندبرگ شاعر آمریکایی او را «لاف زن» و «چرندگو و ریاکار» نامید. [ ۸] با این وجود، ساندی در برخی مسائل در کنار ترقی خواهان قرار گرفت. به عنوان مثال، او کار کردن کودکان را محکوم کرد[ ۹] و از اصلاحات اجتماعی و حق رأی زنان[ ۱۰] حمایت کرد. ساندی سرمایه دارانی را محکوم کرد که «زندگی شخصی شان خوب، اما زندگی اجتماعی شان بسیار بد است» و همچنین کسانی که «جیب یک شخص خاصی را نمی زنند» اما «بی تردید جیب هشتاد میلیون مردم را با رانت و انحصار یا مزیت تجاری خود خالی می کنند». [ ۱۱] با این حال، او مخالف اصلاح نژاد، مهاجرت ساکنان جنوب و شرق اروپا به آمریکا[ ۱۲] و آموزش فرگشت بود. [ ۱۳] او همچنین از سرگرمی های محبوب طبقه متوسط مانند رقص، [ ۱۴] ورق بازی، حضور در تئاتر، و خواندن رمان[ ۱۵] انتقاد کرد. با این حال، او معتقد بود که بیسبال یک نوع تفریح سالم و حتی میهن پرستانه است، به شرطی که بازی ها در روز یکشنبه ها انجام نشود. [ ۱۶]


wiki: بیلی ساندی