بیلفنجیدن

لغت نامه دهخدا

بیلفنجیدن. [ ی َ ف َ دَ ] ( مص ) الفغدن. الفختن. الفنجیدن. کسب کردن و بهم رسانیدن و جمع کردن و اندوختن باشد. ( برهان ). رجوع به الفنجیدن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس