بیلای

لغت نامه دهخدا

بیلای. ( هزوارش ، اِ ) بیل. ( انجمن آرا ) . به لغت زند و پازند، چاه باشد مطلقاً که عربان بیر خوانند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به بیل شود.

بیلای. ( اِخ ) ( امیر... ) اولین امیر اسپانیولی و مستقل بعد از آمدن اعراب پس از 722 م. ( از الحلل السندسیة ج 2 ص 58 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس