بیلاک

لغت نامه دهخدا

بیلاک. ( ترکی - مغولی ، اِ ) بیلک. بیلیک. به مغولی و ترکی ساعد و ساق دست و معرفت و تحفه باشد. ( آنندراج از فرهنگ وصاف ). || عطا و انعام و بخشش. ( ناظم الاطباء ). هدیه. || سوغات. ارمغان. رجوع به بیلاکات شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس