بیقوش

لغت نامه دهخدا

بیقوش. [ ب َ / ب ِ ] ( ترکی ، اِ ) بایقوش. جغد. بیغوش.( یادداشت مؤلف ). رجوع به بیغوش و جغد و بوم شود.

فرهنگ فارسی

بایقوش . جغد . بیغوش .

واژه نامه بختیاریکا

( بی قوش * ) مکان بدون سکنه و ساکت؛ آرام

پیشنهاد کاربران

بپرس