دیکشنری
مترجم
بپرس
بیفکند
پیشنهاد کاربران
به معنی پرتاب کردن وسیله ای
دور انداختن
پرت کردن، چیزی رهاکردن، دورانداختن
دور انداخت
+ عکس و لینک