دیکشنری
مترجم
بپرس
بیفراشتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیفراشتن. [ ی َ ت َ ] ( مص ) افراشتن. افراخته کردن. افراختن. رجوع به افراشتن شود.
فرهنگ فارسی
افراشتن . افراخته کردن . افراختن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها