بیفتیدن

لغت نامه دهخدا

بیفتیدن. [ ی ُ دَ ] ( مص ) افتیدن. افتادن. اوفتادن. سقوط. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به افتادن شود: اندلاص ؛ بیفتیدن چیزی از دست. ( تاج المصادر بیهقی ). تقوض ؛ بیفتیدن خانه. ( تاج المصادر بیهقی ). انتفا؛ بیفتیدن موی از عضو. ( تاج المصادر بیهقی ). تحسر؛ بیفتیدن پشم اشتر. ( تاج المصادر بیهقی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس