بیع اکراهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «بیع» در لغت به معنای خرید و فروش، و «اکراه» به معنای واداشتن کسی به کاری که از آن ناراضی است. در اصطلاح فقهی برای «بیع» بیش از ده معنا بیان شده که به یک مورد آن اشاره می شود:«بیع» عبارتست از: انتقال دارایی از فردی به فرد دیگر، بصورت توافقی در برابر عوض تعیین شده. و برای «اکراه» همان معنای لغوی ذکر شده.
بخش اول: حکم تکلیفی.در صورتی که اکراه به ناحق باشد بر مکرِه چنین عملی قطعاً حرام است،ولی بر مکره تکلیفی نیست، چرا که از خود اختیاری ندارد.
دلیل
۱- کتاب: آیه شریفة «...الّا مَن اکره و قلبه مطمئن بالایمان» بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است.۲- سنت: حدیث رفع «رفع عن امتی تسعة اشیاء...و ما اکرهوا علیه...» حکم نه چیز از امت من برداشته شد...کاری که بدون رضایت بدان وادار شده اند.بخش دوم: حکم وضعیدر صورتی که «اکراه» به ناطق باشد، بیع باطل است.دلیل:۱- کتاب: آیه شریفة «..لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجارة عن تراض منکم...» اموال یکدیگر را به باطل (و از راه ناشمروع) نخورید، مگر این که تجارتی با رضایت شما انجام گیرد.روشن است که شخص مکرَه نسبت به معامله رضایتی ندارد، بنابراین معامله باطل است.۲- سنت: حدیث « الا یحلّ دم امریء مسلم ولا ماله الا بطیبة نفسه»خون و مال هیچ فرد مسلمانی حلال نمی شود مگر با رضایت خاطرش. چون شخصی مکرَه رضایت ندارد نمی توان در اموالش تصرف نمود، بنابراین معامله باطل است. ۳- اجماع:۴- فقها بر بطلان عقد مکرَه و ایقاعات مکرَه اجماع دارند. ۵- سیرة عقلائیه.اگر معامله ای از روی اکراه و نارضایتی انجام گیرد عقلاء به بطلان چنین معامله ای حکم می کنند و این سیره عقلاء از زمان ما تا زمان معصومین علیهم السلام ادامه داشته.

پیشنهاد کاربران

بپرس