دیکشنری
مترجم
بپرس
بیضنجان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیضنجان. [ ض َ ] ( معرب ، اِ ) معرب باذنجان. بادمجان. رجوع به دزی ج 1 ص 135 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها