بیضایی

/beyzAyi/

لغت نامه دهخدا

بیضایی. [ ب َ / ب ِ ] ( ص نسبی ) بیضوی. مأخوذ از بیضوی تازی ، نوعی خط. دوایربیضی شکل حروف. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بیضوی شود.

فرهنگ فارسی

بیضوی ماخوذ از بیضوی تازی نوعی خط دوایر بیضی شکل حروف ٠

پیشنهاد کاربران

گفتمش:
کوته مکن گیسو
که این عمر من است
گفت:
کوته بهتر آن عمری که بر مو بسته است!
#حسین_بیضایى

بپرس